اطلاعیه شماره ۹-در ارتباط با چهارمین دستگیری استاد ایلیا میم رام الله
بدینوسیله به اطلاع عموم می رسانیم ما شاگردان استاد ایلیا «میم» به دلیل چهارمین دستگیری معلممان، انتشار سه میلیون نسخه از کتاب تعالیم حق (جلد یکم) و کتاب آمین (جلد یکم) را به صورت وسیع آغاز کردیم.
بدینوسیله به اطلاع می رسانیم که استاد ایلیا «میم» (پیمان فتاحی) رهبر جمعیت ال یاسین و ریاست انجمن متفکران و محققان ایران، بهمراه دو تن دیگر از اعضای دستگیر شده انجمن (مرتضی رسولیان و امیررضا الماسیان)، به اتهام تبلیغ علیه نظام به بند 209 زندان اوین منتقل شده اند. خبرهای تکمیلی متعاقباً اعلام خواهد شد.
شورای سخنگویی جمعیت ال یاسین
6آبانماه 1391
کلیدواژه ها: ایلیا رام الله, ایلیا رام الله, ایلیا رام الله, ایلیا رام الله, ایلیا رام الله, کلیدواژه :ایلیا رام الله,ایلیا رام الله,ایلیا رام الله,ایلیا رام الله,ایلیا رام الله,ایلیا رام الله,ایلیا رام الله,ایلیا رام الله,ضد فرقه رام الله,ضد فرقه رام الله,ضد فرقه رام الله,ضد فرقه رام الله,ضد فرقه رام الله,ضد فرقه رام الله,ضد فرقه رام الله,ضد فرقه رام الله,ضد فرقه رام الله,ایلیا رام الله,ایلیا رام الله,ایلیا رام الله, ایلیا رام الله,ایلیا رام الله,ایلیا رام الله,ایلیا رام الله,ایلیا رام الله,اوین, بازداشت, برخورد, دستگیری, نیروهای امنیتی, زندان, دستگیری ایلیا رام الله, دستگیری پیمان فتاحی, دستگیری رهبر جمعیت ال یاسین, دستگیری ایلیا میم, دستگیری ایلیا میم رام الله, دستگیری رهبر الاهیون ایران, بازداشت ایلیا رام الله, بازداشت پیمان فتاحی, بازداشت رهبر جمعیت ال یاسین, بازداشت ایلیا میم, بازداشت ایلیا میم رام الله, بازداشت رهبر الاهیون ایران, بازداشت استاد ایلیا رام الله, بازداشت استاد رام الله, دستگیری استاد ایلیا رام الله, دستگیری استاد ایلیا م رام الله, بازداشت استاد ایلیا م رام الله, خبر دستگیری ایلیا رام الله, خبر دستگیری پیمان فتاحی, خبر دستگیری رهبر جمعیت ال یاسین, خبر دستگیری ایلیا میم, خبر دستگیری ایلیا میم رام الله, خبر دستگیری رهبر الاهیون ایران, خبر بازداشت ایلیا رام الله, خبر بازداشت پیمان فتاحی, خبر بازداشت رهبر جمعیت ال یاسین, خبر بازداشت ایلیا میم, خبر بازداشت ایلیا میم رام ال.له, خبر بازداشت رهبر الاهیون ایران, خبر بازداشت استاد ایلیا رام الله, خبر بازداشت استاد رام الله, خبر دستگیری استاد ایلیا رام الله, خبر دستگیری استاد ایلیا م رام الله, خبر بازداشت استاد ایلیا م رام الله, اوین, بی خبری از وضعیت استاد ایلیا میم رام الله پس از دستگیری و بازداشت, بی خبری از وضعیت استاد ایلیا رام الله پس از دستگیری و بازداشت بی خبری از وضعیت استاد ایلیا م رام الله پس از دستگیری و بازداشت, بی خبری از وضعیت پیمان فتاحی پس از دستگیری و بازداشت,پیمان فتاحی کیست, ایلیا رام الله کیست, استاد ایلیا کیست,. ایلیا م رام الله کیست, استاد ایلیا میم رام الله کیست, زندگینامه استاد ایلیا رام الله, زندگینامه استاد ایلیا میم رام الله, زندگینامه پیمان فتاحی, زندگینامه ایلیا رام اله, معرفی ایلیا رام الله, معرفی پیمان فتاحی, معرفی استاد ایلیا رام الله,بازداشت ایلیا میم رهبر جمعیت ال یاسین ,بازداشت ریاست انجمن متفکران و محققان ایران,دستگیری ایلیا میم رهبر جمعیت ال یاسین,دستگیری ریاست انجمن متفکران و محققان ایران,انتقال استاد ایلیا میم به مکانی نامعلوم,انتقال پیمان فتاحی(ایلیا میم رام الله) به مکانی نا معلوم, اوین, بازداشت, برخورد, دستگیری
ما اعضا و نمایندگان شاخه برون مرزی حرکت ال یاسین و نمایندگان دفاتر منطقه ای خارج از کشور این جمعیت، بدینوسیله به اطلاع عموم می رسانیم که در واکنش به چهارمین دستگیری معلم خود، ایلیا «میم» (پیمان فتاحی) و انتقال ایشان به بند 209 زندان اوین، اقداماتی کوبنده را بلافاصله پس از تایید صحت خبر دستگیری آغاز کرده ایم. پیش از این و طی بیانیه های مشترک سه طیف حمایتی (منصورون، حامیان و حافظان ایلیا میم) به 720 طرح راهبردی اشاره شده بود که از سالگرد دومین دستگیری استاد در دست انجام قرار گرفت. این برنامه ها به لطف الهی به بار نشست و هم اکنون مخزن عظیمی از محصولات طرحهای 720 گانه در اختیار ما قرار دارد که بعضی از آنها به تنهایی می تواند برای همیشه به حیات فرقه منفوری به اسم دایره مذاهب پایان دهد. ما صادر کنندگان این بیانیه کلیه مسئولیتهای این برنامه را بعهده می گیریم و مطمئنیم واکنشهایمان از همان مراحل اولیه پاسخ دندان شکنی را به هتک حرمت معلم مان توسط فرقه امنیتی دایره مذاهب و اربابان پشت پرده آن خواهد داد. اما روی صحبتمان با پیروان و شاگردان استاد در داخل کشور نیز هست. دوستان، ما با همه قلب و روحمان غیرت و عزم شما را برای دفاع از استاد درک و تحسین می کنیم اما از شما می خواهیم که پاسخ به این گستاخی دایره مذاهب در دستگیری مجدد استاد و دو تن دیگر از دوستانمان را بر عهده ما بگذارید. از شما می خواهیم که بنابر آنچه قبلاً نیز در بیانیه های منصورون به آن توصیه شده اید، با در نظر گرفتن قوانین جاری کشور از اقدامات حساسیت برانگیز پرهیز کنید و همواره اصول پیروی خاموش را در نظر داشته باشید. یقین داشته باشید که امروز توان دفاعی ما با دوره های قبل غیر قابل مقایسه است. ما در این چند سال بشدت در حال تکثیر همه جانبه و سازماندهی واحدهای راهبردی و مدیریتی جدید بوده ایم. تعداد ما، ارتباطات جهانی مان، امکاناتمان و توان واکنش دهی و محصولاتمان در حدی است که شاید به سختی در تصور شما بگنجد. اگر هم تا این لحظه ساکت بوده ایم دلیلش محدودیتهای اعمال شده در ایران بر دوستانمان بود؛ البته سکوتی سرشار از عمل و به قولی حرکت در خاموشی. اکنون و با دستگیری مجدد استاد ما همان حرکت را با حفظ کلیات اما تغییری واضح در استراتژیها ادامه خواهیم داد. هر چند دستگیری معلم زندگی ما به سان در بند بودن هر انسان آزاده و حق طلب دیگری برایمان دردناک است، اما این فرصت را غنیمت می شمریم تا یکبار دیگر بارانی از نیزه را به باران برکت تبدیل کنیم و همزمان با جهانی سازی اندیشه های استاد، با تمام قوا بیزاری خود را از فرقه دایره مذاهب علنا و از طریق اقدامات اجرایی فریاد بزنیم. دور از انتظار نیست که به زودی شاهد تکرار دروغ ها و تحریفهای همیشگی، و حتی تشدید فشارها و حتی اقدامات شدیدتر نسبت به استاد ایلیا میم باشیم. ما ضمن هشدار به دایره مذاهب و اربابان پشت پرده آن نسبت به عواقب هر گونه تخریب و فشاری نسبت به معلم بزرگمان ایلیا میم، اعلام میداریم که در مقابل انتشار هر دروغ در خصوص استاد ایلیا، چندین شاهد از سراسر جهان به صدا درخواهند آمد و درباره آن چه از ایشان به چشم خود دیده و تجربه کردهاند شهادت خواهند داد و این شهادت خود را در سطح بین المللی انتشار خواهند داد. به ازای هر جعل و تحریف که در نشریهای فارسی زبان و به شکل محدود در داخل ایران توزیع شود، روند آشناسازی مردم سراسر جهان را با تعالیم و آموزههای حیات بخش رهبر و معلم بزرگمان تشدید خواهیم کرد، و این خود یکی از شیوههای ما برای عیان کردن چهره نفرت انگیز فرقه طالبانی دایره مذاهب خواهد بود. سیر کلی اقدامات ما در فاز جاری از این قرار خواهد بود: • تشدید معرفی استاد و جهانی سازی اندیشه های ایشان از طریق انتشار تصاعدی کتابها، تعالیم و دکترین های 360 گانه ایشان • تشدید اطلاع رسانی ها و حضور رسانه ای و افشای قصدها و روشهای دایره مذاهب • انتشار تدریجی یا یکباره نزدیک به 3000 محصول موجود در آرشیو حرکت ال یاسین با هدف معرفی دیدگاههای استاد خصوصا در بخش سیاسی- اجتماعی و افشاگری درباره فرقه امنیتی مذاهب و اربابان آن. این محصولات بر اساس خطوط و راهبردهای موجود در آخرین بیانیه های مشترک منصورون، حامیان (ا.م)، و حافظان (ا.م ) تهیه شده اند. در صورت لزوم انتشار محصولات به سمت مواردی خواهد رفت که افشاگری های شدیدی را در بر دارند. • انتشار تدریجی – تصاعدی شهادت های مستند شده شاهدان حق. (بصورت مکتوب و تصویری) • راه اندازی فاز دیگری از پروژه های سینا (انرژی زایی) • فعال کردن مجدد روند پیگرد قانونی آمران و بانیان برخورد با استاد و شدت بخشیدن به پرونده های از قبل تشکیل شده در نهادهای بین المللی. • چرخش فعالیت های کلیه طیف های پیروان و حامیان ایلیا «میم» در سراسر جهان در جهت دفاع همه جانبه و جهانی از ایشان
ما اقدامات خود را به ازاء هر هفته نگهداشتن استاد ایلیا میم در زندان یک گام به جلو خواهیم برد و در صورت تداوم این بازداشت بصورت تصاعدی و تا هر سطحی که لازم بدانیم ادامه خواهیم داد. بدیهی است که در صورت ادامه فشارها بر استاد ایلیام میم و اقدامات شدیدتر دایره مذاهب نسبت به پرونده استاد، واکنشهای ما به سمتی خواهد رفت که قطعا در شرایط بحرانی و شکننده جاری کشور، بر اربابان پشت پرده دایره مذاهب بطرز جبران ناپذیری گران خواهد آمد. و باز هم تکرار میکنیم که : “ما با تمام روح و جانمان به معلم و سرورمان كه خدا و زندگي را در او يافته ايم، تفكر و تحقيق را از او آموخته ايم و حكمت و دانايي را از او به ارث برده ايم، وفاداريم و وفاداريم و وفاداريم. آزار او را آزار روح خود مي دانيم و تا نابودي و محو ريشه اي و همه جانبۀ دشمنان او و ايدئولوژي و اعتبار دشمنان او در جهان، با تمام وجود تلاش خواهيم كرد.” و در این راه تا پای جان ایستادهایم.
و سلام بر آنان که از هدایت الهی پیروی می کنند 30 اکتبر 2012 میلادی مصادف با 9 آبان 1391 شمسی
کلیدواژه ها:نمایندگان,حرکت ال یاسین,ایلیا «میم»,پیمان فتاحی, زندان اوین,دستگیری ,بیانیه های,منصورون، حامیان و حافظان ایلیا میم,طرح راهبردی,فرقه منفوری, دایره مذاهب,فرقه امنیتی,حرکت,استراتژیها,تحریفها,استاد ایلیا,فرقه طالبان,یحرکت ال یاسین,حامیان (ا.م),حافظان (ا.م ),حرکت,استراتژیها,تحریفها,استاد ایلی,افرقه طالبانی,حرکت ال یاسین,حامیان (ا.م),حافظان (ا.م )وین, بازداشت, برخورد, دستگیری, نیروهای امنیتی, زندان, دستگیری ایلیا رام الله, دستگیری پیمان فتاحی, دستگیری رهبر جمعیت ال یاسین, دستگیری ایلیا میم, دستگیری ایلیا میم رام الله, دستگیری رهبر الاهیون ایران, بازداشت ایلیا رام الله, بازداشت پیمان فتاحی, بازداشت رهبر جمعیت ال یاسین, بازداشت ایلیا میم, بازداشت ایلیا میم رام الله, بازداشت رهبر الاهیون ایران, بازداشت استاد ایلیا رام الله, بازداشت استاد رام الله, دستگیری استاد ایلیا رام الله, دستگیری استاد ایلیا م رام الله, بازداشت استاد ایلیا م رام الله, خبر دستگیری ایلیا رام الله, خبر دستگیری پیمان فتاحی, خبر دستگیری رهبر جمعیت ال یاسین, خبر دستگیری ایلیا میم, خبر دستگیری ایلیا میم رام الله, خبر دستگیری رهبر الاهیون ایران, خبر بازداشت ایلیا رام الله, خبر بازداشت پیمان فتاحی, خبر بازداشت رهبر جمعیت ال یاسین, خبر بازداشت ایلیا میم, خبر بازداشت ایلیا میم رام الله, خبر بازداشت رهبر الاهیون ایران, خبر بازداشت استاد ایلیا رام الله, خبر بازداشت استاد رام الله, خبر دستگیری استاد ایلیا رام الله, خبر دستگیری استاد ایلیا م رام الله, خبر بازداشت استاد ایلیا م رام الله, اوین, بی خبری از وضعیت استاد ایلیا میم رام الله پس از دستگیری و بازداشت, بی خبری از وضعیت استاد ایلیا رام الله پس از دستگیری و بازداشت بی خبری از وضعیت استاد ایلیا م رام الله پس از دستگیری و بازداشت, بی خبری از وضعیت پیمان فتاحی پس از دستگیری و بازداشت,پیمان فتاحی کیست, ایلیا رام الله کیست, استاد ایلیا کیست, ایلیا م رام الله کیست, استاد ایلیا میم رام الله کیست, زندگینامه استاد ایلیا رام الله, زندگینامه استاد ایلیا میم رام الله, زندگینامه پیمان فتاحی, زندگینامه ایلیا رام اله, معرفی ایلیا رام الله, معرفی پیمان فتاحی, معرفی استاد ایلیا رام الله,بازداشت ایلیا میم رهبر جمعیت ال یاسین ,بازداشت ریاست انجمن متفکران و محققان ایران,دستگیری ایلیا میم رهبر جمعیت ال یاسین,دستگیری ریاست انجمن متفکران و محققان ایران,انتقال استاد ایلیا میم به مکانی نامعلوم,انتقال پیمان فتاحی(ایلیا میم رام الله) به مکانی نا معلوم, اوین, بازداشت, برخورد, دستگیری, نیروهای امنیتی, زندان,دانلود کتاب آمیبن ، پی دی اف دانلود کتاب آمین ، pdf آمین دانلود، کتاب آمین را از اینجا دانلود کنید، کلیک دانلود کتاب آمین، پخش سه میلیون کتاب آمین، پخش موثر کتاب آمین .
بدینوسیله به اطلاع عموم می رسانیم ما شاگردان استاد ایلیا «میم» به دلیل چهارمین دستگیری معلممان، انتشار سه میلیون نسخه از کتاب تعالیم حق (جلد یکم) و کتاب آمین (جلد یکم) را به صورت وسیع آغاز کردیم
ایلیا میم رهبر جمعیت ال یاسین و ریاست انجمن متفکران و محققان ایران برای چهارمین بار بازداشت شد
روزگذشته سوم آبان ماه استاد ایلیا (پیمان فتاحی ) به همراه دو تن از همراهان ، مرتضی رسولیان و امیررضاالماسیان (از اعضاء و محققان انجمن متفکران و محققان ایران) برای چهارمین بار متوالی طی 4 سال گذشته دستگیر شد.
به گفته شاهدان عینی ایشان که قصد قربانی کردن گوسفند به مناسبت عید قربان را داشتند، با برخورد نیروهای امنیتی مواجه شدند.
این برخورد منجر به دستگیری استاد ایلیا و همراهان شان، حتی فرد قصاب و ضبط وسایل او (شامل چاقو و چنگک قصابی) شد. با آنکه نیروهای امنیتی ساعاتی بعد قصاب را آزاد کردند اما گوسفندان همچنان در توقیف باقی ماندند! همچنین در تفتیش خودرو، اسباب بازی های کودک خردسال پیمان فتاحی (شامل تفنگ بادی و فلزی اسباب بازی، و بی سیم اسباب بازی که در صندوق عقب ماشین بوده) نیز ضبط شده است.
لازم به ذکر است فرزند خردسال که شاهد دستگیری پدر در وضعیت بسیار نامناسب (زدن چشم بند، دستبد و برخورد خشونت امیز ماموران) بوده، در شرایط روحی نامساعدی قرار گرفته است.
در حال حاضر علیرغم وعده ماموران مبنی بر آزادی فوری، بازداشت شدگان به مکان نامعلومی منتقل شده و تا کنون هیچ خبری از وضعیت آنان در دست نیست.
همچون بسياري از موضوعات باطني ديگر اختلاف نظرهاي زيادي در ديدگاههاي ارائه شده پيرامون رؤيا وجود دارد. مردم موضعگيريهاي مختلفي نسبت به رؤيا دارند. بعضيها آن را جدي ميگيرند اما اكثر مردم توجه چنداني به آن ندارند.
در مورد اثر رؤيا در زندگي انسان ميتوان به تأثيرات مختلفي اشاره كرد و مصداقهاي متعددي را برشمرد اما براي شروع، شايد ذكر همين نكته كافي باشد كه اغلب بزرگان بشري در رشتههاي ظاهري و باطني كساني بودهاند كه مسير رؤياي برتر خود را دنبال كردهاند. آنها سرانجام به جايي رسيدند و كاري را كردند كه قبلاً رؤيايش را ديده بودند. اما با اين حال نظرات مختلفي درباره رؤيا ارائه شده است كه بعضي از آنها تفاوت زيادي با يكديگر دارند. فرويد، يونگ، آدلر، كورير، هارت و هر گروه از روانشناسان و روانكاوان هر كدام موضوع را از يك زاويه تعريف ميكنند. شرقيها، ساحران، روحگرايان و ماترياليستها هم موضوع را طورِ ديگري ميبينند. تحقيقات آزمايشگاهي هم درباره تواناييهاي دروني انسان مِن جمله رؤيا مبهوت مانده است و هر روز حرف جديدي ميزند و اعتراف ميكند واقعيتهاي باطني (و شايد بيش از همه، رؤيا) بيش از آن چيزي است كه ما تصور ميكرديم.
از طرفي اهميتي كه اديان براي رؤيا و رؤيابيني قائل شدهاند بسيار چشمگير است تا حدي كه اكثر پيامبران رؤيابين بودهاند و كلمه «نبي»(1) به معناي كسي است كه رؤياهاي الهي ميبيند و انبياء كساني بودهاند كه از طريق امكان رؤيا، با غيب الهي در ارتباط بودهاند.(2)
در بعضي از مكتبهاي باطني نيز موضوع رؤيا و تأثير آن در زندگي انسان بسيار مهم شمرده شده و حداقل در سه مكتب اسرارگرا ميبينيم كه آنقدر به اين موضوع توجه شده كه پيرامون آن از دانش رؤيابيني يا هنر رؤيابيني سخن به ميان آمده است. تولتك، اكنكار و روحزايي(احياء)(3).
البته قطعاً قدمت هنر رؤيابيني خيلي بيشتر از تاريخ اين مكتبها يا ساير مكتبهاي باطني ميباشد و به هزاران سال قبل از اينها باز ميگردد. شايد ريشه همه جريانهاي اسرارگرا و روشهاي مربوطه را بتوانيم در اديان بسيار كهن بيابيم. از ميان سه جريان تعليمي ذكر شده، آموزشهاي تولتك و روحزايي با جديت فراوان و توأم با واقعبينيهاي باطني به موضوع پرداختهاند اما در اكنكار به نسبت، تلاش مهم و واقعبينانهاي در اين باره صورت نگرفته است. به طور كلي نظر مكتبهاي باطني به نظر اديان شباهت دارد و رؤيا را راهي براي ارتباط با غيب (تجربه اسرار) و سفر به جهانهاي ديگر ميدانند. اما از نظر استادان هنر رؤيابيني كه تعداد آنها نيز در طول تاريخ محدود بوده است، اثر رؤيا بر زندگي انسان قاطع و تعيينكننده است تا جايي كه آنان به عناوين مختلف گفتهاند رؤياها زندگي را ميسازند و زندگي، رؤياها را به وجود ميآورد.
اگر بخواهم مقايسهاي منصفانه مطابق آنچه كه دربارهي شمنيزم (تولتك) و روحزايي طي اين سالها دانستهام، بين اين دو جريان داشته باشم نتيجه اين تحقيق و تفكر چند ساله اين است كه بگويم تعليمات شمنيزم كه خود در مقايسه با بسياري از مكتبهاي باطنگرا از جامعيت و عمق بيشتري برخوردار است، در مقايسه با روحزايي مانند جوي آب است در مقابل روخانهاي عميق و عريض. (نه تنها درباره رؤيابيني بلكه در بسياري از شاخههاي علوم باطني)
شايد اين مقايسه به نظر عدهاي متعصبانه باشد. خوب در بدو امر حق با آنان است اما وقتي در عمل يا حتي در تئوري به مقايسه بپردازيم آن وقت ممكن است حتي نيازي به قضاوت نهايي هم نباشد چون در هر قدمي از اين مقايسه نتيجهاي بدست ميآيد كه براي يك ذهن عاري از تعصب يا حتي كم تعصب كفايت ميكند تا متوجه عظمت نهفته در اين آموزشها گردد بنابراين در توضيح مطلب، محوريت حرفهايم را تعليمات روح زايي (احياء) قرار ميدهم و موضوع را بيشتر با اين ديدگاه دنبال ميكنم اما مسلماً نگاهم را بر جريانات ديگر باز ميگذارم.
به قلمِ پریا (شباب حسامی)
منبع : فصلنامه هنر زندگی متعالی – شماره 2
پينوشتها:
1 – در اين تعريف انبياء، رسولان و امامان تفكيك ميشوند.
2 – در گفتار جداگانهاي نظريات مختلفي كه تاكنون درباره رؤيا ارائه شده است، بيان ميشود.
3 – روحزايي(هنرهاي ماورائي) عنوان آخرين و جديدترين مكتب باطني است.
از حدود دهۀ شصت ميلادي ظهور و رشد جنبشهاي معنوي كه بيشتر آنها از شرق به سمت غرب و آمريكا آمده بودند، شتابي قدرتمند به خود گرفت و دستگاههاي امنيتي آمريكا و بويژه سازمان اطلاعات مركزي آمريكا، سيا را با سوالات وابهاماتي جديد روبرو ساخت. جنبشهاي معنوي و بويژه جنبشهايي كه ريشۀ هندوئيسم و بوديسم و نيز تا حد كمتري وابستگي به فرهنگ چيني (مانند ورزشهاي رزمي) و ژاپني (مانند ذن) داشتند فرهنگ غربي و آمريكايي را از درون مورد تهاجميكه شايد هم ناخواسته بود قرار دادند. اين ظهور پديدههاي اجتماعي جديد و ناشناخته همزمان شد با تولد و گسترش جنبشهاي فكري و معنوي ديگر كه ريشه در فرهنگ غربي داشتند. گروههايي مانند بيتلها و هيپيها كه بعد از مدت كوتاهي به موجي جهاني تبديل شدند از اين نمونهها محسوب ميشوند. دستگاههاي اطلاعاتي آمريكا و در رأس آن سازمان سيا و پليس آمريكا (اف.بي.آي) غافلگير شده بودند. لازم بود به سرعت براي مهار و كنترل اين جريانات اجتماعي تدابيري اتخاذ شود. يكي از اين تدابير تهاجم متقابل بود. آمريكاييها جريانهايي جديد را راه اندازي و صادر كردند. گزينۀ ديگر تلاش براي مهار جنبشهاي معنوي جديد بود كه بلافاصله آغاز شد …
آخرين گزينۀ مواجه با وضعيت جديد، برخورد مستقيم و پليسي با اين جنبشهاي معنوي بود اما اين كار با موانع جديدي روبرو ميشد. افكار عموميحاضر نبود چنين برخوردهايي را تحمل كند. سازمانهاي بين المللي ممكن بود وارد ميدان شوند. آزادانديشان و طرفداران واقعي دموكراسي و حقوق بشر ساكت نمينشستند. از طرفي دادستاني آمريكا به همين سادگي وارد عرصه نميشد. در اينجا برنامه ريزان سازمان سيا از يك شيوۀ قديمياستفاده كردند. طراحي يك تئوري كاربردي تا از اين طريق بتوانند با جنبشهاي معنوي و جريانات فكري نوظهور كه گمان ميكردند با اهداف سيا همخواني ندارد و قابل مهار هم نيست، برخورد كنند. براي اين برخورد قضايي يا بايد قوانين جديدي در مجلس تصويب ميشد كه كاري پرهزينه و نسبتاً دشوار بود يا آنكه از طريق يك يا چند نظريۀ جديد كه ظاهراً هم از پشتوانۀ تحقيقات برخوردار است، بتوانند اين پديدههاي اجتماعي را مورد هجوم قرار دهند. بنابراين سازمان سيا طرحي را به يكي از بازوهاي تحقيقاتي خود واگذار كرد و بر اين اساس چند تيم مختلف با رويكردهاي متفاوت، مأمور تحقيقات جهت دار (كه ميبايست به نتايج مورد نظر سيا ختم شود) شدند، هدف تحقيقات صرفاً پديدههاي نوظهور معنوي و مذهبي نبود بلكه اين بررسي جهت دار كليۀ جريانها و پديدههاي مذهبي را هدف قرار داده بود. در آن زمان هر جريان مذهبي از ديدگاه سيا يك تهديد بالقوه و يك امكان فعاليت تروريستي محسوب ميشد. هر مريدي ميتوانست روزي به يك عنصر نامطلوب امنيتي مبدل شود و هر رهبر مذهبي احتمال داشت در آينده اي نامعلوم از نفوذ خود براي تحقق اهداف ضدآمريكايي هم استفاده كند.
جستجو براي يك نظريۀ زمينه ساز فقط محدودۀ جنبشهاي ديني و معنوي نوظهور يا جريانات فرهنگي جديد يا نظام مائوئيستي چين را شامل نميشد بلكه يكي ديگر از اهداف اين تحقيق، كشورهايي بودند كه آمريكا آنها را دشمن بالقوه يا بالفعل خود ميدانست و اين شامل همۀ حكومتهايي ميشد كه در سيستم حكومتي خود متمايل به مذهب بودند يا طبق پيش بيني تحليل گران سيا در آينده متمايل به مذهب ميشدند. برخي دولتهاي عربي از جمله سوژههايي بودند كه اين محققان در طول تحقيق خود نيم نگاهي نيز به آنها داشتند. پس از مدت كوتاهي يك نظريۀ كاربردي ارائه ميشود: فرقه.
سازمان سيا كليۀ جنبشهاي معنوي جديد و حتي بعضي از حكومتهاي مذهبي را فرقه مينامد و سپس فرقه را بعنوان يك پديدۀ خطرناك اجتماعي و جهاني تعريف ميكند سپس ساير قطعات پازل براي برخورد با جريانهاي مذهبي و معنوي شروع به خودنمايي ميكنند. ساير قلم به دستان وابسته به سيا در تخريب فرقهها قلم فرسايي ميكنند، رسانههاي آمريكا با اين تصميم امنيتي همگام ميشوند و شرايط از جنبههاي مختلف براي برخورد با جنبشهاي عمدتاً شرقي كه توانسته بودند تا حد زيادي فرهنگ آمريكايي را تحت تأثير خود قرار دهند، مهيا ميشود. كارشناسان وابسته به سيا تعريفي جديد از فرقه ارائه ميدهند كه تئوري «فرقه امنيتي» نام دارد. فرقۀ امنيتي اشاره به تعريف امنيتي و در واقع تعريف سازمان سيا از جنبشهاي معنوي و ديني عصر جديد است كه در قالب عبارت فرقه عرضه ميشود. فرقۀ امنيتي تعريفي است كه سازمان سيا به دليل اقتضائات امنيتي آمريكا، به آمريكا و جهان ارائه داد تا زمينه را براي برخوردهاي بعدي فراهم كند. در آمريكا حداقل هشت محقق بطور موازي در اين زمينه مطالعات و بررسيهايي را انجام ميدهند كه بيشتر اين افراد طبق اعترافي كه دردهۀ نود يكي از مسئولين امنيتي آمريكا بيان ميكند، در راستاي « راهنماييهاي سيا» و با پشتيباني مالي و امكاناتي همان سازمان عمل ميكنند.
در ميان محققان آمريكايي افراد مستقلي نيز در زمينۀ جنبشهاي معنوي و مذهبي به تحقيق ميپردازند كه از آن جمله ميتوان به ملتون اشاره كرد ملتون كه زمان زيادي را براي شناخت جنبشهاي مذهبي و معنوي و پديدههاي نوظهور ديني صرف ميكند بعنوان يك دانشمند و محقق مستقل، تعريف امنيتي جنبشهاي معنوي را كه فرقۀ امنيتي نام دارد، كاملاً رد ميكند و اين جنبشها و جريانات را بعنوان يك پديدۀ اجتماعي و جهاني بازشناسي ميكند البته ملتون در اين موضع گيري واقع بينانه تنها نيست بلكه تعداد زيادي ازاساتيد دانشگاه و محققان آمريكايي نيز نظرات كم و بيش مشابهي را ابراز ميكنند …
در مقابل اين نظرات ميتوانم به يكي از بدبينانه ترين و افراطي ترين ديدگاهها در اين باره اشاره كنم كه نزديكي زيادي به فرقۀ امنيتي دارد. مارگار[1]ت تالر سينگر[1] در پي تحقيقاتي مشكوك اعلام ميكند كه اكثر جنبشهاي معنوي و ديني جديد و بسياري از جريانهاي فكري كه در سطح جامعۀ آمريكا فعاليت دارند، فرقه محسوب ميشوند. او همچنين حكومتهاي مذهبي را فرقه اعلام ميكند. سينگر فرقه را پديده اي با سه ويژگي اصلي و تعدادي ويژگي فرعي معرفي ميكند و تعريف سينگر به تحقيقات مشابه ميپيوندند و برخوردي گسترده و پليسي با بعضي از اين پديدههاي اجتماعي صورت ميگيرد اما چند سال بعد اتفاقي عجيب در آمريكا رخ ميدهد: انفجار جنبشها و فرقهها ي جديد . بزودي و پس از اين برخوردها آمريكا به مركز تولد هزاران جنبش وفرقۀ جديد مبدل ميشود …
مارگارت تالر سينگر بعنوان يكي از افراد فعال شده در اين عرصه در دهۀ نود به دادگاه فراخوانده و توسط قضات و هيئت منصفه محكوم ميشود. يكي از اتهامات سينگر دروغ گويي در بارۀ نتايجي است كه او بعنوان نتايج تحقيقات خود ذكر ميكند. طي تحقيقات جديد اعلام ميشود كه نظريۀ «شستشوي مغزي» كه سينگر فرقه را پديده اي مبتني بر آن ميداند، از نظر علميمردود بوده و بطور كلي فرقهها داراي توانايي و امكانات لازم براي شستشوي مغزي نيستند بلكه اين سرويسهاي بزرگ و مجهز امنيتي هستند كه قادرند از پديدۀ شستشوي مغزي استفاده كنند. طي تحقيقات قاضي فدرال مشخص ميشود كه سينگر اين نظريه را از يكي از وابستگان سيا به نام ادواردهانتر كه ظاهراً به كار خبرنگاري اشتغال داشته دريافت نموده است. دادگاه، مطابق نظر كارشناسان، صحت نظريۀ شستشوي مغزي را در ارتباط با فرقهها، و امكان هر گونه پيگيري قضايي اين موضوع را در آمريكا، برعليه عملكرد فرقهها ( با توسل به نظريۀ شستشوي مغزي ) غيرقانوني اعلام ميكند.
با گذشت بيش از چهل سال از طرح اين نظريه و بيش از ده سال از مردود اعلام شدن آن، كتاب خانم سينگر كه حاوي نظريۀ اوست توسط برخي از سرويسهاي امنيتي كشورهاي اسلامي، بعنوان برنامه اي مدون و تئوري مناسب براي سركوب جنبشهاي معنوي و مذهبي مورد استفاده قرار ميگيرد. غافل از آنكه اين نظريۀ رد شده بيش از همه و در ابتدا بر ساختار و عملكرد كشورهاي مذهبي (و بويژه عربي) بعنوان فرقه تأكيد دارد. سينگر وهمكاران او اثبات ميكنند كه حكومتهاي مذهبي و ديني در سراسر جهان داراي ويژگيهايي هستند كه با ويژگيهاي اصلي و فرعي فرقهها تطبيق كامل دارد.
نویسنده : از اعضای جمعیت ال یاسین، از شاگردان ایلیا”میم”
علم تفکر زیرساخت اصلی دانایی و هوشمندی انسان است. از این رهگذر، میتوان آنرا به فرمول ژنتیکی دانایی تعبیر کرد. بعبارتی اندازه و ویژگیهای دانایی افراد ارتباط مستقیمی با ویژگیها و روشهای تفکر آنها دارد. به همان اندازه که تکنولژی، در تأمین خواستههای انسان و تغییر کیفیت آنها نقش داشته است علم تفکر (جدا از اندازه اطلاعات) میتواند در تحقق هوشمندی و آگاهی انسان مؤثر باشد. درواقع میتوان گفت که علم تفکر تکنولژی هوشمندی و روشهای دانایی است و این موضوع تأثیرات بسیار تعیینکننده و اساسی خود را در حل مسائل (جدای از مقوله اطلاعات) بجا میگذارد…
از این دیدگاه، با تحلیل شخصیت معلم بزرگ، ایلیا «میم» به نتایج جالبی برمیخوریم که به نوعی میتواند نمایانگر ابعادی از این تکنولژی هوشمند باشد.
روشهای سی و شش گانه تفکر یکی از شاخصترین وجوه تعلیمات ذهنی اوست. آموزشهایی که ذهن انسان را مخاطب قرار میدهد و در جهت تعالی ذهنی و فکری افراد عمل میکند. توانایی استثنایی و حیرتانگیز تفکری او خود بیانگر قابلیت فوق العادهای است که در روشهای سی و شش گانه تفکری وجود دارد.
روشهای تفکر خلاق، نشانهشناسی، تفکر قرینهای، موازی، معکوس، مفهومیاب، فرمولساز و ضدفرمول، تفکر همذاتپندار، الگویی و طبیعتاندیشی از جمله این روشها میباشد.اکثر روش های سی و شش گانه، برای اولین بار توسط خود او بیان گردیده است.
او بیشترین الگوهای حل مسئله را از سیستمها و ساختارهای طبیعت و کیهان (از اتم، مولکول و سلول گرفته تا ساختار کهکشانها و سیاهچالهها) میگیرد و هر یک از موجودات طبیعت را حاوی الگویی برای حل گروهی از مسائل انسانی میداند. روشهای الگوسازی توصیه شده او عمدتاً مبتنی بر ساختار و عملکرد موجودات طبیعی و روابط میان آنهاست.
مفهومیابی تغییرات و استخراج معانی نشانهها و وقایع یکی از کاربردیترین روشهای ایلیا در حل مسائلی است که ظاهراً برای آنها راه حل مجربی وجود ندارد.
او معتقد است که مسائل گوناگون با روشهای گوناگون قابل حلاند و نمیتوان همه مسائل ذهنی را به صرف آنکه ذهنیاند با یک روش حل کرد. مثلاً در حوزهای مانند تصمیمگیری او از روشهای تصمیمبینی، تصمیمسازی، تصمیمداری، تصمیمیابی، تصمیمشکنی و تصمیمزایی سخن میگوید و روش تصمیم«گیری» را برای همه انواع تصمیم و انتخاب کاملاً نارسا و ناکافی میداند.
او با دوراندیشی خود به زمانها و فواصل بسیار دور از مسئله میرود و احتمالات و امکاناتی را موردنظر و تدبیر قرار میدهد که درحالت معمولی غالباً انسان تنها به قسمتی از آن امکانات ممکن است توجه داشته باشد. نگاه او به گذشته و استخراج درسهایی متناسب با مسائل موجود، چنان است که انگار گذشته حجم متراکم و در دسترسی از فرمولها و روشهای حل مسئله است.
هوشیاری او نسبت به وضعیت موجود و زمان حال به قدری زیاد است که به نظر میرسد او به وضع موجود از نظر آگاهی کاملاً محیط بوده و کاملاً از بالا به مسائل نگاه میکند. کاملاندیشی و درونبینی وقایع از نکات شاخص شیوه تفکری ایلیاست.
خلاقیت و آفرینندگی در ارائه روشها و راهها و پاسخهای بدیع و استثنایی، ایلیا را به متفکری خلاق و تمام عیّار بدل ساخته است…
از دیدگاه یارانش، جواب او به مسائل گوناگون زندگی بشر کامل و همه جانبه است. آموزشهای او ابعاد متعددی دارد بطوری که در زمینههای مختلف زندگی قابل تعمیم است و میتوان از تفسیر آنها در شرایط مختلف به راهحلها رسید. او از همه زاویهها به مسائل نگاه میکند و نگاهش به گونهای است که انگار از بالا همه چیز را میبیند. ممکن است بیشتر انسانها حتی در یک روش درست تفکر دچار مشکل شوند اما او بر روشهای گوناگون و مختلف تفکر احاطه دارد و حتی با مشهورترین متفکران به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. او به یک موضوع از همه زوایای ممکن نگاه میکند. تغییرات و نشانهها را به شکلی تفسیر میکند که انگار در حال خواندن متن یک کتاب است و به صداها طوری گوش میدهد که انگار معنی پنهان در آنها را میشنود. نگاهش به چیزها طوری است که به نظر میرسد متوجه درون چیزها است. او به نشانهها توجه خاصی دارد و تغییرات (تغییرات اوضاع) را به دقت معنی میکند، طوری که بین این نشانهها و اتفاقاتی که بعداً میافتد یا در زمان فعلی وجود دارد ولی پوشیده است، رابطه عمیقی برقرار میکند. همچنین برای قبول کردن بیشتر چیزها به نشانهها توجه میکند و بدون وجود نشانهها چیزی را قبول نمیکند.
یکی از مهمترین تئوریهایی که ایلیا مطرح کرده است دکترین هماهنگی است. موضوع بسیار پیچیده و پردامنهای که به سادگی بیان شده است. از نظر او هماهنگی، کلید توفیق است و این توفیق، در همه امور تعمیمپذیر است. به عبارتی توفیق یک نظام سیاسی، دینی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، بیش از هر چیز، به اندازه هماهنگی آن با شرایط و مخاطبان وابسته است. از این نظر روشهای پیشنهادی او، اساساً روشهایی غیر مطلقگرا و دینامیک میباشد. در بعضی از جلسات پرسش و پاسخ و جلسات تفکر گروهی او بطرز غیر قابل رقابت و غیر قابل مقایسهای با دیگران، به سؤالات پاسخ داده است و توانایی او در پاسخگویی به سؤالات به هیچ وجه شباهتی با افراد حاضر نداشته است…
به نظر میرسد که او یکی از بزرگترین پدیده های شعوری قرن حاضر باشد. این موضوع کاملاً قابل اثبات و امتحان است.
جمعيت اِل ياسين[1] و رهبر و معلم ما استاد الياس[2]، بيش از سه سال است كه تحت فشارهاي روزافزون، تخريب هاي همه جانبه و تهاجمات شبانه روزي قرار دارد. طي سه سال گذشته تعدادي از اعضاء ال ياسين زنداني شدند و تحت فشارهاي خرد كننده از آنها خواسته شد كه بيايند در راديو، تلويزيون و ديگر رسانه ها بر ضد معلم و رهبر ما اعتراف كنند كه به خواست خداوند تا حدود زيادي در اين كار ناموفق بودند. ساخت دهها برنامۀ رسانه اي، ساخت سريال هاي راديويي و تلويزيوني، درج مقالات تهاجمي و تخريب در روزنامه هايي كه ارگانهاي اصلي و سخنگويان شناخته شدۀ حكومت اسلامي محسوب مي شوند (كيهان، جمهوري اسلامي، رسالت و …) درج صدها مقاله اينترنتي در سايت هاي مختلف امنيتي- خبري تنها بخشي از تهاجم متمركز جمهوري اسلامي بر عليه جمعيت ال ياسين و رهبر و معلم ماست. در اين سه سال، معلم ما يك سال را در انفرادي گذراند كه به دليل شدت خونريزي ها (از گوش و بيني) و افشا شدن گستردۀ شكنجه ها (از طريق رسانه هاي آزاد مانند VOA) از زندان انفرادي آزاد و مدت ها در حصر خانگي قرار داشت اما جلسات احضار به بخش امنيتي اديان و مذاهب در اين زمان هم، بصورت هفته اي دو مرتبه ادامه پيدا كرد.
اتهام اعضاي زنداني شدۀ ال ياسين يك چيز بود: ارتباط با استاد الياس. اما اتهاماتي كه دايره مذاهب اطلاعات براي معلم ما مطرح كرد عبارت بودند از: بوجود آوردن جمعيت ال ياسين [كه در رسانه ها بصورت فرقه سازي مطرح مي شد و توسط شكنجه گران بعنوان ابَرفرقه عنوان مي گرديد.] اشاعۀ اسلام غيرشيعي [كه منظور همان اسلام رحماني، ميانه رو، نرم و صلح جو است]. گسترش پلوراليزم معنوي و ليبراليزم ديني در جامعه. توهين به مقدسات [در واقع توهين به روحانيت ارشد حكومتي]. تبليغ عليه نظام اسلامي. تلاش براي التقاط اسلام با مسيحيت [كه واقعيت آن نزديكي و پيوند اديان است] نوشتن كتب ضد مذهبي [بيش از 43 تأليف استاد الياس كه هيچ ارتباطي با تبليغات ضد مذهبي نداشته و در زمينه هاي متنوع و مختلف است، آثار شيطاني و انحرافي و گمراه كننده ناميده شد] ايجاد تشكيلات گستردۀ ضد حكومتي [كه اين شبكه ها چيزي نيست جز مجموعه اي از NGO ها در زمينه هاي تحقيقي، تفكري، مديريت، آموزش معلمان تفكر، محيط زيست، تربيت مدير و مدرس، معنويت مدرن … و بيش از ده نشريۀ تفكري و تحقيقي در زمينه هاي مختلف]
بعد از ناكام ماندن اين اتهامات (به دليل حمايت مردمي و رسانه اي) دايره مذاهب اطلاعات رويكرد ديگري را براي محكوميت استاد الياس اتخاذ كرد: مقايسۀ معلم ما با افرادي كه سابقه اي سياه و منفي در اذهان عمومي و در ذهنيت قضات و مقامات ديگر دارند. ويژه نامۀ سراب [در كنار ساير شماره هاي خود مانند ايالات شكست خورده[آمريكا]، لابي اسرائيل، بهائيت، حزب الله الگوي مقاومت و انقلاب ونزوئلا و جهاني سازي] ضمن اختصاص دادن دو ويژه نامۀ كشوري خود به اين مبحث استاد را با صدام و (در عين تناقض) با منصور حلاج (كه در نزد فقهاي شيعه منحرف و گمراه بوده) مقايسه مي كند. صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران در ويژه نامۀ پرتيراژ خود او را در كنار لي هنگ جي [با اين تيتر: خدايي كه به آمريكا فرار كرد] رهبر اپوزيسيون معنوي چين قرار مي دهد. روزنامۀ جمهوري اسلامي (ارگان حكومت اسلامي) تيتر مي زند «خدايي كه فرزند سيزدهم است» و رسانه هاي آزاد خبري را به دليل انتشار اخبار مربوط به شكنجه ها و خونريزي هاي الياس، به آتش افروزي و توطئه متهم مي كند. اين ارگان حكومتي خونريزي هاي تحت شكنجۀ استاد (از بيني و گوش) را خونريزي معده!! عنوان مي كند. كيهان (معروف ترين سخنگوي حكومت اسلامي) با استناد به مطالبي از اولين كتاب الياس كه در سن 23 سالگي ايشان منتشر شده است، او را در كنار دالايي لاما، سايي بابا (رهبر معنوي هندي)، اشو راجنيش (معلم بزرگ هندي كه به قول حكومت اسلامي، غرب را به فساد كشيده است)، پال توئيچل (بنيانگذار مكتب اكنكار) و كريشنا مورتي، بعنوان سرچشمۀ تهديدات جديد فكري و معنوي براي ايران و اسلام معرفي مي كند. تعداد زيادي از نشريات و سايت ها و نويسندگان روحاني به تبعيت از دو ارگان اصلي رسانه اي حكومت اسلامي (كيهان و جمهوري اسلامي) عيناً همان حملات را با شدت هاي مختلف تكرار مي كنند: مهر نو، رسالت، جوان، زن روز، روزهاي زندگي و … خبرگزاري فارس، جهان نيوز، اديان نيوز و … سپس، طبق برنامه ريزي دايره مذاهب براي تحريك بيشتر مراكز مسئول، رهبر ما با مارتين لوتر (بنيانگذار مذهب پروتستان)، ماركس و گاندي مقايسه و خطر او با تصوير سازي هاي جديد به ديگر نهادهاي حكومتي يادآوري مي شود. دايره مذاهب در مهر نو، او را جنجالي ترين و در عين حال پرطرفدارترين فرقه اي مي داند كه طي دو دهۀ گذشته در ايران ظهور كرده است.
حوزۀ علميۀ قم و سازمان تبليغات اسلامي كه پايگاه مركزي روحانيت شيعه محسوب مي شود در بولتن هاي رسمي و پرتيراژ و نيز در سخنراني هاي تحريك كننده در محافل مذهبي و امنيتي او را ساحر و جادوگر و ديوانه مي خواند و سپس تأكيد مي كند كه حكم ساحر در اسلام و قوانين ايران اسلامي مرگ است و اجراي احكام اسلامي بر همۀ مسلمين واجب است. همين نهاد مركزي روحانيت شيعه، علاوه بر توليد فيلم هاي تحريك كننده دربارۀ استاد الياس و جمعيت اِل ياسين در نمايشگاه های بين المللي قرآن در تهران (1389 و 1390) نرم افزار هاي ويژۀ استاد الياس (ايليائيزم) را در كنار نرم افزار تخريبي وهابيت، صوفيه، راجنيشيزم و بهائيت بطور گسترده روانۀ بازار كرد. نهاد ارشد مذهبي – امنيتي ايران موسوم به دايره مذاهب اطلاعات صرفاً به عمليات رواني، تبليغاتي يا زندان و شكنجۀ استاد و پيروان او بسنده نكرد بلكه براي فشار بيشتر به استاد براي توبه رسمي در تلويزيون جمهوري اسلامي و اعلام رسمي انحلال جمعيت و آموزش ها، دست به بازداشت و آزار و اذيت خانوادۀ استاد زد.
دو تن از برادران ايشان دستگير شدند كه يكي از آنها به دليل شدت شكنجه ها فوت كرد و نفر دوم بعد از شش ماه آزار و فشار، به دليل عدم اثبات اتهامات آزاد شد. همسر استاد، دوبار، كه يك بار آن در زمان بارداري ايشان بود دستگير و روانۀ انفرادي شد… كتاب هاي استاد در كنار كتب مرتبط با دالايي لاما و جريانهاي بزرگ معنوي و مذهبي از بازار كتاب ايران جمع آوري شد. نصب تصاوير استاد در بزرگراه هاي تهران يا شعارنويسي در حمايت از ايشان در تهران و شهرستان ها عملاً مساوي شد با زنداني شدن اعضايي از ال ياسين. حتي حكومت اسلامي استفاده از اسم ايليا را طبق بخشنامه اي براي ثبت احوال ممنوع اعلام كرد. البته در مقابل اين فشارها جمعيت ال ياسين ساكت نماند. توليد بيش از چهارصد فيلم واكنشي كوتاه، تهيۀ بيش از نود و سه كتاب در ارتباط با استاد و تعاليم او، خروج بعضي از مسئولين ال ياسين از ايران و شروع به فعاليت آنها در اكثر مناطق جهان از جمله اين تلاش ها بود اما اين فعاليت ها در مقابل حجم عظيم امكانات و تهاجمات نهادهاي مذهبي امنيتي ايران بسيار اندك بوده و هست. براي همين منظور ما به شما نامه نوشتيم تا ضمن اشاره اي گذرا به گوشه اي از وقايع رخ داده، از شما بخواهيم از جمعيت ال ياسين و از معلم و رهبر ما هر طور كه مناسب مي دانيد حمايت كنيد. آنچه در اين نامه بيان شد گوشه اي است از كل وقايع و مستندات و شواهد آن، جزء به جزء موجود است.
جمعی از اعضای مرکزی انجمن متفکران محققان – شاخه برون مرزی
سلام و درود خداوند بر بندگان صالح و صلح جوي الاهي
کلید واژه ها : ایلیا – ایلیا رام الله – ایلیا میم – پیمان فتاحی – جمعیت ال یاسین– الیاس رام الله – فتاحی – ال یاسین – استاد ایلیا – ضد فرقه – ایلیا میم رام الله
[1] – جمعيت ال ياسين، بزرگترين جمعيت تفكري و تحقيقي ايران بوده كه گاهي با عنوان انجمن متفكران و محققان شناخته مي شود. دانشجويان ، فارغ التحصيلان دانشگاهها، هنرمندان و فرهنگيان عمده ترين قشر تشكيل دهندۀ جمعيت ال ياسين مي باشند
2- پیمان فتاحی که در بین شاگردان و طرفدارانش به الیاس، ایلیا میم و ایلیا رام الله معروف است.
ايليا «ميم» رام الله در ميان پيروان خود و در سطح جامعه با نام ايليا «ميم» شناخته ميشود.[1] القاب و نسبتهاي مختلفي از جانب طيفهاي مختلف به او داده شده. ظاهر او شباهتي به افراد مذهبي ندارد و خود مؤکداً گفته است که مذهبي و متشرع نيست. وي درباره دين و مذهب آموزش نمي دهد و به سوالات شرعي نيز پاسخ نمي گويد اما با اين وجود اکثر تعليمات او در راستاي احياء معنويت الهي و معرفت باطني است. سواد مدرسهاي او اندک است. با اين وجود بيش از چهار هزار صفحه متن مکتوب در زمينه روشهاي علوم باطني و نظريههاي بنيادي و کاربردي از او در دست ميباشد، بيش از دويست اثر تحقيقاتي و مطالعاتي زير نظر او برنامه ريزي شده است و متن سخنرانيهاي عمومي او به بيش از سي و نه کتاب ميرسد. او دانش خود را مربوط به مشاهدات، تفکرات و دريافتهاي فردي مي داند.
ايليا بعد از گذر از دوران کودکي و نوجواني و بعد از مدتي خاموشي و سکوت، پس از تجربه يک اتفاق و برخورد که چيز واضحي هم از آن نگفته است، از وضعيت معمول زندگي خود خارج شده و نشانهها و تواناييهاي عجيبي از او بروز کرده است. سن او کمتر از سي سال[2] است اما به نظر ميرسد که دانش و تجربۀ چند هزار سال را با خود دارد. ايليا شخصيتي بسيار اسرارآميز و ناشناخته دارد. شخصيتي اصطلاحاً هزار وجهي، صد پهلو و داراي ابعاد متعدد و حتي بظاهر متضاد. تضادهايي با جهت گيري واحد و همسو با هم. ميتوان او را عصاره و برآيندي از اساتيد بزرگ معنوي و معلمان بزرگ باطني دانست. ايليا بطرز چشمگيري ساده و معمولي است و ساده زندگي ميکند. به تناسب شرايط مخاطبان يا جهتگيري تعليم، قالبهاي گوناگون شخصيتي و اجتماعي را اتخاذ کرده است و با روشهاي مختلفي با افراد در ارتباط بوده است. گاهي قالبهاي اجتماعي و ظاهري که او موقتاً براي خود اتخاذ کرده به قدري متضاد بوده است که بعضي از شاگردان نزديک را هم به ترديد و بدبيني وادار کرده است. در واکنش به مقبوليت سنجي، او اصراري بر مورد قبول واقع شدن يا رد شدن از جانب ديگران ندارد و تجارب بسياري وجود دارد که او خود را به صورتي منفي معرفي کرده است. به همين دليل بعضي او را داراي گرايش به ملامتيون[3] ميدانند.
ايليا «ميم» از سن نوجواني تعليمات خود را شروع کرده و عده کمي را تحت آموزشهاي غيرآشکار و غيرعمومي که دوره نجومي (روحزايي يا هنرهاي ماورائي) نام دارد، قرار داده است. سالها بعد براي اولين بار در سال 1375 آموزشهاي علني و عمومي او در سن 23 سالگي در تهران آغاز شد. اولين سخنرانيهاي عمومي او در 23 سالگي، در کتاب تعاليم حق (جريان هدايت الهي) گرد آوري شده است. ساير سخنرانيها يا تعليمات استاد (مشتمل بر بيش از سي جلد کتاب) هرگز اجازۀ انتشار نيافت. او براي تعليمات خود پولي دريافت نميکند و قيمت آموزش را خود افراد ميداند. آموزش هاي ايليا «ميم»، الاهيسم خوانده مي شود. الاهيسم داراي دو سطح تعليمي است. سطح عمومي (خورشيدي) و سطح باطني و غيرعمومي كه شامل شاخه هاي علوم باطني است.
بنيانگذار الاهيسم ماهاآواتار ميباشد که ايشان نيز در نقاط مختلف دنيا به اسامي متعددي شناخته شده اند. ماهاآواتار در ايران با اسم استاد روح الله شناخته ميشود. درباره استاد روح الله فيلمهاي مستند مختلفي ساخته و کتب متعددي نوشته شده است و گفته ميشود که ايشان در رأس نظام جهاني معلمان باطني قرار دارند. الاهيسم باطني نيز توسط بعضي از ديگر معلمان باطني در سطح جهان آموزش داده ميشود. الاهيسم باطني را ميتوان معادل علوم باطني با جهت گيري خداگرا دانست و ارتباطي با هيچ يک از اديان، مذاهب يا فرقهها ندارد…
فنآوريهاي ذهني و تکنولوژي متافيزيکي (فنون باطني، ZX) بخش حساس اين تعليمات است که به طور غيرعمومي آموزش داده ميشود. يکي از محوريترين آموزشهاي ايليا، آموزش روشهاي سي و شش گانه تفکري است که با عنوان XYZ شناخته ميشود. روشهايي مانند تفکر خلاق، تفکر مفهومياب، دورانديش، قرينهاي، فراانديش، روشهاي تصميمگيري، تصميمسازي و تصميمبيني.
آموزشهاي عمومي ايليا «ميم» درباره حضور الهي، تجربه عشق الهي، احياء روح، انقلاب دروني، نور زنده، هدايت الهي و زندگي متعالي ميباشد. همچنين آموزش روشهاي تفکر و تحقيقات براي طيفهايي از مخاطبان عمومي بارها برگزار شده است. در مقاطعي و براي تعداد کمتري از شاگردان، طي دورههاي عمومي، علاوه بر تعليمات معنوي و معرفتي، گاهي نيز مباحثي مانند علم موفقيت، ازدواج هماهنگ، تغذيه نوراني، کلام خلاق، روشها و سبکهاي مبارزه باطني، روشهاي سخنراني و نويسندگي و تحقيق، نشانه شناسي در طبيعت، روشهاي درمان ديناميکي، تفسير و تحليل متن و روشهاي انسانشناسي مطرح شده اما عمده سخنرانيهاي عمومي به مبحث معنويت الهي و معرفت باطني اختصاص داشته است.
ايليا براي سواد ظاهري اهميت زيادي قائل نشده است و براي مطالعه، جريان زندگي، زمين و آسمان، نشانهها و تغييرات را بعنوان بهترين کتاب توصيه ميکند. هماهنگ عمل کردن با روح و حرکت کائنات يکي از مهمترين توصيههاي اوست که علت اصلي توفيقها و پيروزيها شمرده شده است. او بارها اشاره کرده است که «مسيح و مسح شدگان ديگر زندهاند و تعليم ميدهند» اما درباره اين مطلب توضيح بيشتري نداده است.
امروزه تعداد شاگردان و پيروان استاد ايليا «ميم» به دهها هزار تن ميرسد با اين وجود او تعداد شاگردان واقعي خود را اندک ميداند. او به افرادي که ندانسته در گمراهي گرفتار هستند، بيتوجه نبوده است و افراد غيرمذهبي را طرد نکرده است. درواقع اکثريت پيروان او کساني هستند که رابطه خوبي با دين و مذهب نداشتهاند و غالباً از تحصيلکردگان و اهل علم هستند. بيشتر هواداران او را اشخاصي غيرمذهبي تشکيل ميدهند که با وجود عدم رعايت دقيق احکام ديني، براي معنويت و حقايق دروني اهميت قائلاند. رابطه او با چنين اقشاري از جامعه عميق بوده است. ولي ارتباط او با افراد متکبر، متعصب، بدبين و مدعي که اکثراً هم اهل بدبيني و انکار و بيحرمتي هستند، بسيار سرد است و اغلب بدون توجه از کنار آنان ميگذرد.
در بين پيروان و شاگردان ايليا از همه اقشار مردم ديده ميشود. کودکان خردسال، پيران هشتاد ساله و نود ساله، جوان، ثروتمند، فقير و حتي معدود اشخاصي که احتمال تأثيرپذيري آنها خيلي کم است مانند افرادي که قبل از اين به فساد و اعتياد مشغول بودهاند يا تا ديروز خود را استاد يا افرادي فوق العاده ميناميدند و شاگرداني داشتند. او اکثر حلقههاي خود را کساني ميداند که در گمنامي و ناشناختگي زندگي ميکنند. از بعضي از شاگردان ايليا نيز تواناييهاي فوق العادهاي گزارش شده است.
ايليا با هر دسته از مردم با روش متناسبي ارتباط برقرار ميکند و هماهنگ عمل کردن يکي از ويژگيهاي شاخص اوست. با شخص روشنفکر به يک روشنفکر تمام عيار مبدل ميشود و با يک شخص عامي و ساده آن چنان ساده برخورد ميکند که انگار خودش هم از همان جماعت است. در اينطور مواردي دو آتشه ميشود يعني از مخاطب خود خيلي شديدتر ميشود. او با اينکار، مخاطبان خود را به فرا رفتن از قالبي که در آن گرفتار شدهاند فرا ميخواند.
از جمله تأکيداتي که ايليا عملاً و به دفعات به همراهان خود داشته است مسئوليتپذيري و کار را تمام و کامل انجام دادن، انکار محدوديتهاي دروغين، پرهيز از دروغ، تمرين مبارزه، حذف امور غيرضروري، کنترل نفس، آمادگي براي از خودگذشتگي کامل، حفظ اسرار، وفاداري محض، و هماهنگ با روح عمل کردن است.
در دوره غير عمومي تعاليم (zx، دوره نجومي يا روح زايي: فن آوريهاي متافيزيکي…) مباحثي مانند هنر رويا بيني خلاق، ارتباط روحي، جابجايي روحي، صيد انرژي (صاد ميم)، تجربههاي موازي و غيره از جمله خطوط تعليمي محسوب ميشود.
اين آموزشها تنها براي معدودي از معرفت جويان برقرار است و به نظر ميرسد که ورود به اين دوره آموزشي طي سلسله آزمونهايي دقيق و تحت شرايطي خاص صورت گرفته و احتمالاً به همين دليل، تابحال عده کمي از اشخاص موفق شدهاند به آن راه پيدا کنند. او خود ورود به اين دورهها را براي همه شاگردان لازم ندانسته است و آنرا تنها براي معدودي از افراد توصيه کرده است. کارورزان باطني پيش از ورود به اين نوع از آموزشها عهدي را ميبندند که در آن بر حفظ اسرار، عدم استفاده شخصي از آموختهها و تواناييهاي کسب شده و اجراي وظيفه باطني و رعايت بعضي از شرايط نامتعارف تأکيد شده است.
آموزشهاي ايليا «ميم» ابعاد متعددي دارد بطوري که در زمينههاي مختلف زندگي انسان قابل تعميم است و از تفسير آنها در شرايط مختلف ميتوان به راه حلهاي بديع و فوق العادهاي دست يافت. آموزشهاي او داراي سه جنبه ذهني، قلبي و روحي است و تماميت انسان را خطاب قرار ميدهد. يگانگي با يکي، روح يافتگي، بيداري باطني، انقلاب در روح، نجات روح، نوريافتگي، تجربه حضور الهي و عشق الهي، برقراري ارتباط زنده با خداوند، بيانهاي مختلفي است که او در اشاره کردن به هدف عنوان کرده است. جواب او به مسائل مختلف زندگي کامل و دقيق است. بعضي از افراد مطلع از مکتبهاي باطني، عمق و کيفيت آموزشها و حرکات او را در مقايسه با جريانهاي مختلف معنوي و باطني به مقايسه جويبار با رودخانه بزرگ يا برکه و دريا تشبيه کرده اند. بيدار شدن از خواب و هوشيارانه زيستن يکي از جنبههاي آموزش او ميباشد که مورد تأکيد قرار گرفته است.
او به بعضي از شاگردان جملات کوتاهي را واگذار ميکند که به هستههاي تعليمي مشهورند و آنها براساس اين جملات کوتاه به نوشتن داستان يا شرح و تفسير تعاليم باطني ميپردازند. وقتي اين جملات باز شدهاند نشان دادهاند که معنيها و ابعاد زيادي را در خود به صورت نهفته داشتهاند. استفاده از تمثيل و داستان و استعارهها يکي از روشهاي خاص آموزش اوست.
تمثيلها و استعارههايي که او در آموزش هايش بيان ميکند داراي معاني عميق و ابعاد گوناگوني است که ميتوانند اوضاع را به تصوير بکشند و راه حلها را نشان دهند. او کلماتي کليدي و خلاق را به بعضي از شاگردان خود براي حل مسائل و مشکلات داده است که بسيار کارساز بوده اند.
روشهايي که او براي انديشيدن توصيه ميکند گوناگون و استثنايي است و غالباً با آن چيزي که در روشهاي معمول هست تفاوتهاي زيادي دارد. نگاه کردن از بالا به مسائل و مشاهده موضوعات از زواياي سي و شش گانه يکي از روشهاي عملي اوست که تحت عنوان آموزه نگاه 360 درجه شناخته ميشود. اين آموزه بطور عملي نشان ميدهد که چگونه ميتوانيم از همه زواياي ممکن به مسائل نگاه کنيم.
ايليا تغييرات و نشانهها را به شکلي تفسير ميکند که انگار در حال خواندن متن يک کتاب است و به صداها طوري گوش ميدهد که انگار معنيهاي پنهان در آنها را ميشنود. در اين زمينه دو کتاب نوشته شده که حاوي تجارب افراد از توانايي خارق العاده او در معني کردن نشانهها و تغييرات است. نگاهش به چيزها طوري است که به نظر ميرسد متوجه درون چيزهاست. او به شدت هوشمند است و هوشياري خارق العاده اش به گونهاي است که انگار در يک لحظه در جاهاي مختلف و در زمانهاي مختلفي حضور دارد. هوشمندي عجيبي که در واکنشهاي او وجود دارد با گذشت زمان واضحتر ميشود. گاهي رفتار او براي بينندگان نوعي ديوانگي ساختگي يا تجاهل به حساب ميآيد که اين موضوع نيز روشي است براي سنجش و آزمون. از طرفي او به نحو اعجاب برانگيزي خلاق است. انگار همه حرفها و حرکاتش از اعماق يک مرکز خلاقيت ميجوشد. طراحي بيش از دويست پروژه تحقيقاتي، طرح سي و هفت داستان تعليمي، ابداع دهها روش NX (روشهاي فعال سازي مغزي ـ ذهني)، ابداع دهها فرمول تفکري بديع و طرح انواع نظريات بنيادي، بروزاتي از اين خلاقيت عظيم است.
ديدگاههاي او در موضوعات معمول زندگي مانند ازدواج، خانواده، حکومت، شغل مناسب، تغذيه، دين و غيره تفاوت زيادي با ديدگاههاي معمول دارد. وقتي نظرش را در باره موضوعات مختلف ميگويد يا ايده اش را در مورد خاصي مطرح ميکند غالباً نظرات و نقشههاي ديگر کم رنگ ميشوند. با اين حال نظرات و مواضع اصلي اش را در باره خيلي از چيزها واضح نمي گويد و آنها را اغلب به صورت سربسته ميگويد.
او خود را بعنوان معلم زندگي و تعليم دهنده حقيقت معرفي کرده است و به «زندگي حقيقي و پرداختن به حقيقت زندگي و دوري از زندگي موهوم و دروغين» کراراً توصيه کرده است. درباره بسياري از حرفهايي که در باره اش گفته شده است سکوت ميکند يا پاسخ صريحي نمي دهد و کشف حقايق را به سوال کننده واگذار ميکند.
معني اين واگذاري ممکن است اين باشد که تا چيزي را دروناً نيافتهايد و متوجه نشدهايد، قبول نکنيد.[4] از نظر او انسانها به گروههاي مردگان، خفتگان، اوهامزدگان… و بيداران تقسيم ميشوند که بيداران خودشان هفت دستهاند و تنها اين هفت گروه به نجات و بزرگي رسيدهاند و به تجربه زندگي حقيقي نائل شدهاند.
ايليا «ميم» از اينکه در ميان دوستداران خود به يک بت مبدل شود دائماً گريخته است و بعضي اوقات صرفاً به دليل شکستن اين بت ساخته شده در اذهان برخي از دوستداران، به اعمال ظاهراً شکنندهاي دست زده است. او دائماً پيروي و وفاداري ياران خود را آزموده و آنان را اصطلاحاً غربال کرده است و از اين رهگذر بعضي وقتها بجاي جذب افراد آنان را دفع کرده است. به نظر ميرسد، در موقعيتهايي خود را به عمد در معرض محکوم شدن قرار داده است و همراهان خود را به قضاوت شتابزده تحريک کرده است بلکه شايد او را محکوم کنند…
اينکه انسان به حرف و ادعا و عنوان نيست و به شعور و انديشهها و نشانه هاست يکي از تأکيدات اوست. تفاوتي نمي کند که انساني بگويد من آدم خوبي هستم يا بدي، چون همۀ مردم جهان ادعاهاي زيبا و مقبولي دارند، پس اگر کسي بگويد راستگو هستم به همان اندازه مهم نيست که بگويد دروغگو هستم چون اين هردو، ادعاست. چيزي که واقعيت فرد را نشان ميدهد، محصولات اوست، نشانههاي اوست. اعمال و انديشههاي اوست، جز اين همۀ انسانها تمايل دارند که ادعا کنند و بگويند خوب و بسيار خوب هستند…
او گاهي در برابر تحريکات مختلف با سکوت و بيواکنشي مواجه شده است و همين موضوع موجب ترديد يا ابهام بعضي از اطرافيان وي شده است. در بعضي از گزارشاتي که در اينباره وجود دارد وقايع چندي مورد اشاره قرار گرفته که حاکي از همين مطلب است. مثلاً در خاطرهاي نقل شده که او در برابر درخواست و اصرار بعضي از افراد که از او خواسته بودند تا عمل خارق العادهاي انجام دهد و حتي در ادامه، به تمسخر و توهين دست زده بودند، با بيتفاوتي و خاموشي برخورد کرده بود که همين موجب ترديد بعضي از شاگردان شده بود يا اينکه در جايي مورد تهمتهايي شديد قرار گرفته که به آن جوابي نداده است. در مواردي به سؤالاتي که گاه خيلي ساده هم بودهاند، جوابي نداده است و از طرف سؤالکننده به ندانستن متهم شده است. در موارد متعددي او جملاتي را در محکوميت خود گفته است. البته اينها جملاتي چند پهلو بودهاند که ميتوان معناي محکوميت را نيز از آن استخراج کرد. «اگر انسان هست چه نيازي به دفاع از خود دارد و اگر نيست چرا بايد تلاش کند خود را اثبات نمايد…».
ايليا «ميم» علاقهاي به آشکار شدن در بين جمع از خود نشان نداده است و شهرت و معروفيت را نوعي اسارت ميداند و به آن پشت کرده است. با تقليد کورکورانه مخالف است و حتي تقليد (کورکورانه) از خود را براي يارانش مجاز ندانسته است. با مطلقگرايي شاگرداني که به بهانه همانندي با او به آن دست ميزنند مخالف است و ايدهآل افراد را در هر زمان، آن چيزي ميداند که به تناسب شايستگي و آمادگي به آنها ميرسد.
در مقابل نظريات تصديقي و تأييد کنندهاي که پيرامون ايليا «ميم» رام الله وجود دارد اظهار نظرهايي منفي هم به چشم ميخورد. اظهاراتي که از طرف منتقدان مختلف و غالباً با حالتي بدبينانه يا متعصبانه نسبت به او ابراز شده است. خلاصه بعضي از انتقادات مطرح شده اين است که او فردي کافر، مرتد و بدعت گذار است يا ساحر و جادوگر است. بعضي هم معتقدند که او شخصي ديوانه است و عدهاي ابله و ديوانه را به دور خود جمع کرده است. جالب اينکه بعضي از طرفداران انقلاب، او را عامل استکبار جهاني براي کوچ دادن جوانان به سمت غرب دانسته اند. عصبيتها و تناقضهاي شديدي که در بعضي از اين انتقادات به چشم ميخورد ميتواند بيانگر واقعيتهاي ناگفتهاي باشد که در دل انتقادات وجود دارد.
چکيده بعضي از نسبتها و انتقادات ديگر را ميتوان اينطور بيان کرد: روح مسيح، شيطان، ساحر و جادوگر، روح خدا، ساي باباي سوم، بنيادگراي مدرن، پسر خدا، معلم جهاني، مروج خرافات و تحجرگرايي، پسرخوانده آمريکا، گاندي ثاني، مفسد في الارض، کافر و ضد خدا، معجزه گر، مدعي قرآن، شياد، پسر شيطان، ليدر فرهنگي غرب درخاورميانه، مدعي الوهيت و حلاج جديد. او بر ضرورت تحولي جهاني به صورت بديهي اشاره کرده است و آنرا حتمي و نزديک ميداند و تأکيد کرده است که بايد خود را آماده و مهيا کنيم.
طيفهايي از پيروان او بويژه نزديکان و آشنايان قديميتر به تأکيد شهادت ميدهند که او داراي نيروهاي خارق العاده و قدرت عظيم روحي و شعور استثنايي است. آنان براي مدعاي خود به صدها تجربه و مشاهده حضوري خود و ديگران استناد ميکنند. آنها شديداً به اين موضوع اعتقاد دارند که کلام او داراي قدرت تغيير دهنده و بسيار اثرگذار است و اينکه کلمات او بسيار کارسازند و چيزهايي که ميگويد واقع ميشود. بعضي از گزارشها و تجربيات مذکور، تاکنون در چندين کتاب و در نشريات مختلف، بيان شده است. چندين کتاب در باره اعمال خارق العاده و تواناييهاي او نوشته شده است و فيلمهاي مستندي از شاهدان بسيارِ اين وقايع تهيه شده است. بخشي از اين فيلمها و کتابها در باره استاد روح الله و اعمال او ميباشد…
او به تعدادي از پيروان خود عهدي را داده است که محتواي اصلي آن با اين عبارت بيان ميشود «الهي تسليم و خدمتگزارم». اين عهد با عبارتهاي مشابهي نيز بيان شده است اما در همه شکلها بر مفهوم تسليم استوار است. اصل عبارت: «الهي اي که با مني تسليم و خدمتگزارم و روز و شب تو را ميخوانم».
برچسب ها:الیاس رام الله ,فتاحی , ال یاسین , استاد ایلیا, ایلیا میم رام الله, الیا رام الله, رامالله, رام اللهیان, رام اله, ایلیا رام اله, راما الله, ایلیا م رامالله, ایلیا م رام الله, آل یاسین, اِلیاسین , ایلیا میم , ایلیا میم رام الله , ایلیا میم رام اله , ایلیا رام الله , استاد ایلیا , استاد ایلیا میم رام الله , رام الله , رامالله , پیمان فتاحی , جمعیت ال یاسین, ایلیا م رامالله, ایلیا م رام الله, ایلیا م رام اله, الیاس رام الله, الیاس رام اله, الیاس رامالله, جنبش معنوی ایلیا میم رام الله, معنویت ایلیا میم رام الله
کلیدواژه های متن:
برچسب ها: ایلیا میم رام الله, نسبت های مختلف, مذهبی و متشرع, متن مکتوب, علوم باطنی, نظریه های بنیادی, تحقیقاتی و مطالعاتی, تفکرات فردی, تضاد, ملامتیون, سطح باطنی, سطح عمومی خورشیدی, الاهیسم, جریان هدایت الهی, سخنرانی ها, تعلیمات, بنیانگزار الاهیسم, روح الله, فیلم های مستند, ادیان, مذاهب, فرقه ها, فن اوری ذهنی, تکنولوژی متافیزیکی, روشهای سی و شش گانه تفکر, احیاء روح, انقلاب درونی, تغذیه نورانی, ازدواج هماهنگ, حقایق درونی, ایلیا, عمومی تعالیم, بدبینی, روح زایی, فن آوری متافیزیکی
[1] اسم شناسنامه اي ايليا «ميم» پيمان فتاحي مي باشد.
[2] این متن در سال 1377 نوشته شده است. در سال 1377 سن ایشان 25 سال بوده است.
[3] ملامتیون گروهی از اساتید بودهاند که یکی از ویژگی های آنان تلاش برای بدتر نشان دادن ظاهر خود از باطنشان بوده است و بر حذف ریاکاری تاکید داشتهاند و این رفتار را یکی از ضرورتهای تجربۀ توحید و لااله الا الله می دانستند. ملامتیون ظاهر خود را بدتر از باطنشان نشان می دادند و گاهی برای تامین این منظور به رفتارهای به ظاهر بد و متضاد دست می زدند. به همین دلیل مورد ملامت و سرزنش مردم قرار می گرفتند. بعضی از ملامتیون خود را کافر، دیوانه و گمراه نشان می دادند یا به طرق دیگر به دفع مردم پیرامون خود می پرداختند. در اکثر فرهنگهای باطنی و اساتید متعلق به آن، روش ملامتیون به وضوح قابل بازیابی است. از نظر بیشتر ملامتیون یکی از بتهای زندگی انسان «نظر مردم» است که این در مقابل نظر خداوند قرار دارد بنابراین آنها از این طریق به شکستن این بت اقدام می کنند. (و)