رد فرقه گرايي الياسين از ديدگاه فرقههاي مذهبي
غير از ديدگاهي كه سينگر درباره فرقه بودن در تئوري خود ارائه داده است، ديدگاههاي ديگري هم هستند كه تعاريف ديگري از فرقه گرايي ارائه داده اند.
يكي از اين ديدگاهها همان ديدگاه اصلي است كه فرقهها را همان انشعابات در دين ميداند. بر اساس اين ديدگاه اديان داراي فرقههايي هستند كه با گذشت زمان و ايجاد تفاسير جديدي كه با تفسير اوليه از دين فاصله داشته اند (به دلايل گوناگون) از آن منشعب شده اند.
به اين ترتيب فرقههايي ايجاد شده و پيرواني يافته و بعد از مدتي به ميزاني از گستردگي رسيده اند كه در كنار دين اصلي جاي مطرح شدن را يافته اند.
براي بررسي اينكه چرا الياسين يك فرقه به معناي مذهبي نيست، از ويژگيهاي ذكر شده درباره فرقههاي مذهبي استفاده كرديم كه در مقاله «بررسي جامعهشناختي فرقهگرايي مذهبي و تأثيرآن بر نظم و ثبات سياسي»، نوشته ابراهيم حاجياني برشمرده شده بود.
***
الف) فرقه انشعاب و انحراف از سازمان مذهبي مسلط جامعه است. فرقه از جامعة بزرگتر جدا و با مذهب رسميموجود، مخالف و ناسازگار است.[1]
اين ويژگي به چند دليل در الياسين مصداق ندارد. اول اينكه اصولا الياسين ارائه كننده يك ديدگاه مذهبي نيست. بعبارتي هيچ نو آوري در شريعت انجام نداده و از نظر ديني اكثريت الياسين جزو جامعه ديني كشور يعني شيعيان اثني عشري هستند.
دوم اينكه اين واقعيت كه در الياسين هيچكس به تغيير آيين و مذهب خود تشويق نشده دليل ديگري بر فرقه نبودن الياسين است. تاييد كننده اين نظر انست كه در الياسين از مذاهب اقليت هم عضويت دارند و از اين جامعه طرد نشده اند و نيز در پي عضويتشان مجبور به ترك دين و فرقه خود نشده اند.
ديگر اينكه اكثر الياسين افرادي هستند كه به دين خود وفادارند و در پي عضويت در الياسين نه تنها از دين خود روي گردان نشده اند بلكه به جدي تر گرفتن ديدگاههاي ديني خود ترغيب گشتهاند.
ب ) در فرقهها، رياضتجويي رايج است و اين امر به تدريج تعلقات دنيوي را در بين اعضا حاكم ميكند. چون در اثر رياضتجويي، امنيت مالي بهتري به وجود ميآيد.[2]
در الياسين هرگز رياضت كشي تشويق يا تبليغ نشده است. بلكه استفاده معقولانه از نعمت زندگي مادي را در مسير تكامل روحي افراد را روش برگزيده و توصيه كرده است. تاييد كننده و مصداق اين معنا آن است كه بخش قابل توجهي از آموزشهايي كه در الياسين به اعضا داده شده است آموزشهايي است كه مستقيما به حل بهتر مسائل زندگي مادي ميانجامد. آموزشهايي مانند تفكر، مديريت، ازدواج، تغذيه و … كه هر كدام كتب و مقالات متعددي در اين باره در نشريات مرتبط با الياسين آمده است. مثلا نشريههاي حركت دهندگان بطور تخصصي مباحث مربوط به تفكر و مديريت را دنبال ميكرد و نشريه هنرهاي زيستن به مباحثي مانند تغذيه و ديگر مسائل زندگي روزمره، و نشريه علم موفقيت به مواردي مانند ازدواج و ارتباطات انساني ميپرداختند.
همينطور كتب متعددي در باره اين زمينهها از تعليمات استاد ايليا رام ا… چاپ و منتشر شده كه هم حاوي آخرين نظريات و تحقيقات درباره اين مسائل اند و هم حاوي نقطه نظرات استاد در آن زمينه هستند. با اين وصف و با اين حجم توجه به مسائل زندگي چطور ميتوان الياسين را رياضت پيشه دانست؟
ج ) فرقهها تماميتگرا هستند و با ساير گروههاي مذهبي مخالفند. آنها تمايلي به رواداري و همزيستي با ديگران ندارند و خصوصياتي نظير آشتيجويي و تطبيق با شرايط، از شناسههاي آنها نيست.[3]
استاد رام الله نه تنها تماميت گرا نيست، بلكه يكي از اتهامات ايشان اين است كه به حقانيت نسبي اديان الهي باور داشته و داراي ديدگاهي پلورال در موضوع حقانيت اديان الهي است. بطور مثال در فرازي از كتاب آفتاب و سايهها نوشته آقاي م.فعالي در باره موضوع پلوراليسم از استاد رام الله چنين انتقاد كرده: «او همچنين با تاييد برابري اديان، پلوراليسم ديني را تاييد كرد و انحصار حقانيت را از اسلام ستاند و در ميان تمام اديان از جمله ايين يهود و ايين مسيحيت كه قطعا تحريف شده اند تقسيم كرد.»[4]
اگر از اين نكته كه حقانيت اديان مسيحي و يهودي از تصريحات قران است بگذريم، بايد گفت همانطور كه در متن فوق واضح است، ويژگي تماميت گرا و مخالفت با گروههاي مذهبي ديگر در بيانات منتقدين استاد بيشتر ديده ميشود.
د ) فرقهها، متعصب و بر درستي عقايد خود مصراند. بنابراين، خود را درست آئيندانسته و مدعي انحصار در كشف حقيقت هستند.[5]
استاد ايليا و شاگردان ايشان در الياسين با وجود اينكه به درستي عقايد خود را بنابر شناخت و دلايل معرفتي باور دارند، اما مدعي انحصار در كشف حقيقت نيستند. ضمن انكه استاد ايليا خود را بنيانگذار يك دين يا مذهب جديد نميداند و اموزشهاي ايشان هم هيچ تشابهي با اموزههاي ديني ندارد.
هـ ) عضويت در فرقه – حداقل در نسل اول- داوطلبانه و اختياري است و منوط به كسب بعضي فضايل، آگاهي از آموزه فرقه و يا گرايش به نوعي خاصي از تجربه مذهبي است. فرقه هر كسي را در درون خود نميپذيرد و رويههاي خاصي براي اخراج اعضا دارد.
اين ويژگي خود در حقيقت دو ويژگي است. يكي عضويت داوطلبانه و اختياري و ديگري داشتن رويه خاص براي ورود يا خروج اعضا.
درباره الياسين بايد گفت كه عضويت در الياسين اختياري بوده و اگر اين ويژگي فرقهها باشد الياسين از اين ويژگي برخوردار بوده است. اما واقعيت اين است كه اين ويژگي منحصر به فرقهها نيست و بسياري از گروهها و انجمنها و ان جي اوها عضويت اختياري و داوطلبانه دارند.
اما درباره رويه خاص براي ورود (مثل مراسم تشرف) و خروج اعضا چنين چيزي در الياسين وجود نداشته است و مويد آن هم صدها نفري هستند كه تنها با يك تماس تلفني و حتي بدون پرداخت هيچ شهريه يا معادل شهريه اي وارد جلسات الياسين شده اند و بسياري افرادي كه بنا به دلايل شخصي و بدون هيچ رويه خاصي از عضويت جمعيت الياسين خارج شده اند.
و ) رهبران فرقه معمولاً از رهبران رده پائين سازمان مذهبي (رسمي) بودهاند كه اينك درصدد دستيابي به ردههاي بالاتري از اقتدار معنوي هستند.[6]
استاد ايليا هرگز در هيچ رده اي از سازمانهاي مذهبي نبوده اند و سابقه ايشان نشان ميدهد كه اصولا فاقد تحصيلات مذهبي هستند.
خود ايشان به كرات با اشاره به تفاوت ماهيت آموزشهايشان با آموزشهاي ديني و مذهبي اين معنا را تاكيد كرده اند. بطور مثال در يكي از گفت و شنودهايشان اينطور تصريح كرده اند:
س – آيا تعليمات شما نوعي دين و مذهب است؟
ج – نه اينطور نيست.
س – آيا اين تعليمات مكتب عرفاني جديدي است؟
ج – نه اينطور نيست.
س – اين مكتب يا حركت كه نه شريعت است و نه طريقت، پس چيست؟
ج – هنر زندگي متعالي، آشكاري حقيقت است.
س – آيا شما امام يا پيامبريد؟
ج – نه اينطور نيست.
س – آيا فقيه و روحاني هستيد؟
ج – نه اينطور نيست. [7]
…
ز ) فرقهها خود را حافظ تعاليم و اصول اوليهاي ميدانند كه به نظر اعضا، سازمان رسميمذهب، آنها را سست يا رها كرده است.
استاد ايليا خود را حافظ تعاليم و اصول سازمان مذهبي خاصي نميدانند. بلكه ايشان احياي روح دينداري را كه در همه مذاهب يكي است و آن عشق و تسليم به خداوند است را تاكيد ميكنند.
اگر در اينجا منظور از تعاليم و اصول اوليه آن اصول شريعت باشد (كه غالبا اينطور است) اين موضوع به هيچ وجه درباره ايشان صدق نميكند.
اما اگر منظور از اين اصول روح و باطن دين باشد، اين موضوع درباره همه معلمين معنوي، اكثر مصلحان اجتماعي، و همه بزرگان عرفان در جايجاي جهان مصداق پيدا ميكند. در حاليكه نميتوان به اين طيف وسيع از بزرگان فرقه ساز نام نهاد. نكته ديگر اينكه ريشه تعاليم استاد رام الله دين و مذهب نيست. خود او درباره ريشه تعليمات خود گفته: «تعليماتي كه به شما داده ام درباره هيچ دين و فرقهاي نيست. يافتم و ديدم و آموختم و به شما تعليم دادم. اين نه درباره شريعت است نه طريقت.»
جمع بندي:
همانطور كه پيداست جمعيت الياسين بيش از نود و پنج درصد ويژگيهاي معرفي شده براي فرقههاي مذهبي را ندارد. البته براي رسيدن به اين نتيجه كه الياسين يك فرقه مذهبي نيست تنها يك مشاهده اين جمعيت و حركتها و تعليمات ايشان كفايت ميكند. اما از آنجا كه ما بنا را بر بررسي جز به جز دراين باره گذاشته بوديم تك تك مولفه را ذكر كرديم.
برچسب ها:ایلیا ، ایلیا رام الله , ایلیا میم , پیمان فتاحی , جمعیت ال یاسین, الیاس رام الله ,فتاحی , ال یاسین , استاد ایلیا , ضد فرقه , ایلیا میم رام الله, الیا رام الله, رامالله, رام اللهیان, رام اله, ایلیا رام اله, راما الله, ایلیا م رامالله, ایلیا م رام الله, آل یاسین, اِلیاسین
[1] «بررسي جامعهشناختي فرقهگرايي مذهبي و تأثيرآن بر نظم و ثبات سياسي»، نوشته ابراهيم حاجياني
[2] همان
[3] همان
[4] آفتاب و سايهها . محمد تقي فعالي. ص 166
[5] «بررسي جامعهشناختي فرقهگرايي مذهبي و تأثيرآن بر نظم و ثبات سياسي»، نوشته ابراهيم حاجياني
[6] همان
[7] كتاب جريان هدايت الهي