Tag Archives: ترور شخصیت
نگاهي به تئوري كنترل ذهن يا شستشوي مغزي درفرقهها
استناد به تئوري شستشوي مغزي يا «اقناع اجباري» و كتاب مارگارت سينگر (مطرح كننده اصلي اين نظريه) و چند نفري كه تئوريهاي مشابهي را ارائه كردند (مثل سايت ديدهبان فرقه) جهت كنترل و مهار فرقهها در برخي از كشورهاي اسلاميهنوز مبناي عمل قرار ميگيرد.[1]
سينگر و همكارانش براي اولين بار مطرح كردند كه تدابير خاص عضوگيري و اعمال معنوي گروهها (استفاده از مراقبه، آواز، سرودهاي مذهبي يا مانترا و مانند آن)، اراده و اختيار اعضا را تحتالشعاع قرار ميدهند و باعث ميشوند آنها در كيشها بمانند و به تصميمات بهتر پشت پا بزنند. اما سئوال اين است كه انتخاب اين تئوري، مبناي علميو كارامد براي اين برخورد با فرقهها ميتواند باشد ؟ در اين مقاله نگاه كوتاهي به سابقه و كارايي اين تئوري از زبان كارشناسان خواهيم داشت.
****
مهمترين ركن اين نظريهها، تئوري شستشوي مغزي يا كنترل فكر است. ايده شستشوي مغزي، بعد از انقلاب مائوئيستي پيدا شد و توسط روزنامه نگاري به نام «ادواردهانتر» كه از حقوق بگيران سيا بود وارد بحثهاي عموميشد. پس از آن مارگارت سينگر و چند نفر ديگر با مبنا قرار دادن اين ايده، از آن بعنوان ابزاري براي حمله به اديان جديد يا آنچه كه توسط آنها فرقهها ناميده ميشد قرار گرفت.
اما همين ريشه يابي اين سئوال را پيش ميآورد كه چرا بايد يك تئوري اولين بار از طريق كسي كه از عاملان سازمان سيا بوده مطرح شود؟ شواهد نشان ميدهد كه ممكن است سيا با مطرح كردن اين نظريه قصد داشته كه طرحي امنيتي (و نه علمي) را در آمريكا پياده كند و از اين نظريه بعنوان بستر آن استفاده كرده باشد.
اما از نظر وجهه علمياين نظريه بهتر است از زبان يك كارشناس ديگر موضوع را بررسي كنيم. دكتر گوردون ملتون مدير مؤسسه مطالعه اديان آمريكا در سانتابار بارا، كاليفرنيا در باره نظريه شستشوي مغزي ميگويد:
در پايان دهه 1970 مخالفين اديان جديد با نظريه شستوشوى مغزى همگام شدند، فرضيهاى كه اعلام مىداشت اديان جديد اصولا براى جذب هوادار، مردم را اغوا مىكنند و آنها را به طورى درگير فرايند كنترل ذهن مىنمايند كه اختيار ملحق شدن، مشاركتبا ترك گروه را از آنها سلب مىنمايند . طى اوايل و ميانه دهه 1980 نظريه شستوشوى مغزى از همه طرف؛ از فلسفه حقوق گرفته تا مطالعات دين پژوهى، از روانشناسى تا مطالعات جامعه شناختى مورد توجه قرار گرفت . در ابتدا اين نظريه به خاطر اينكه در ظاهر توضيحى قابل قبول در توجيه شور و هيجان و دلدادگى كه ما در برخى اديان جديد با آنها مواجه هستيم! ارائه مىكرد، جذاب بود . اما براى هر پديدهاى كه اين نظريه ظاهرا توضيحى ارائه مىكرد دليل قانع كنندهاى نداشت .
براى نمونه، الگوى شستوشوى مغزى تصويرى كه از اديان جديد ارائه مىكند اغلب به شكل محيط زندان است كه افراد را در چنگ خود اسير ساخته و اجازه رهايى و فرار به آنها نمىدهد . اما وقتى اين گروهها حتى آنهايى كه بحثانگيز بودهاند را به طور وسيع در نظر مىگيريم درمىيابيم كه حد و مرزهايى كه ترسيم كردهاند كاملا نفوذپذيرند . تنها تعداد اندكى از تمامى كسانى كه با گروه در تماسند در مراسم گروه حاضر مىشوند و تعداد ملحق شوندگان حتى از اين تعداد نيز كمتر است . نيمى از كسانى به اين گروهها مىپيوندند بدون هر گونه مداخله بيرونى آنها را ترك مىكنند .
اين در ظاهر به يك پيش فرض «علمى» شبيه است اما در عمل فاقد كارايى يك نظريه علمى است . همانگونه كه بيستسال قبل زمانى كه نظريه شستوشوى مغزى رد شد، كار درستى بود اينك نيز بخشهاى باقيمانده اين نظريه از ارائه هر گونه اطلاعات تجربى و آزمايشپذير براى وقوع شستوشوى مغزى ناتوان است، اگر چه اينجا جاى طرح مجدد نزاع شستوشوى مغزى نيست اما بايد متذكر شويم كه اواسط دهه 1980 ما نظريه شستوشوى مغزى را رد كرديم; مستندات اين واقعيت در بسيارى از اسنادى كه از سوى مجامع آكادميك كه بيشتر دلمشغول اين بحثبودهاند، وجود دارد متعاقب آن دادگاهها نيز اين نظريه را رد كردند . رهآورد آن انكار اوليه آن بود كه در طى 15 سال گذشته مطالعات اديان جديد از آن بحث گذشت و بدون اينكه اشارهاى به نظريههاى شستوشوى مغزى داشته باشد، كارش را ادامه داد . دوم اينكه از نظر قانونى نيز دادگاه بر ضد اعمال فن بازپرورى حكم صادر كردهاند. فن بازپروري، تاكتيكي فراقانوني مبني بر ربودن فردي از افراد يك گروه و قرار دادن وي در تحت فشار شديد رواني براي تبريجستن از گروه بود. اين فن روندي اجباري (غيرداوطلبانه) بود كه به گفته دكتر ملتون «مراقبتى بود كه از خود مريضى بدتر است.»
اين واقعياتي بود درباره نظريه اي كه امروز ديگر اثر چنداني از آن در جهان علميباقي نمانده و تنها طرفداران محدودي كه قدرت دفاع از اين نظريه را هم ندارند، به آن معتقدند.
اكنون روشن شده است كه نظريهي شستشوي مغزي هيچ فايدهاي در ايجاد بصيرت دربارهي جهان متمايز گروههاي ديني جديد ندارد.
اما عجيب اين است كه با وجود در دسترس بودن همه اين اطلاعات، دستگاههاي اطلاعاتي بعضي از حكومتهاي اسلاميبراي برخورد با جريانهاي اجتماعي و جنبشهاي معنوي جديد از اين نظريه پيروي كرده و ميكنند. غافل از اينكه اين تئوري در همان زمان مطرح شدن در آمريكا هم نه تنها موفقيتي نداشته بلكه برخي كارشناسان عقيده دارند كه گسترش اديان جديد در سالهاي بعد ناشي از تاثيرات پيش بيني نشده بكارگيري همين تئوري است. [2]
[1]رجوع شود به ويژه نامه كژراهه
[2]منابع: جنبشهاي ضد كيش- مصاحبه اي با جيمز گوردون ملتون – مطالعات اديان جديد؛ گذشته و حال/ گوردون ملتون – جنبشهاي نوپديد ديني و مخالفان آنها در آمريكاي قرن 21
فرقه چيست؟ – تعریف و بررسی
واژه فرقه از مصدر (فرق) به معناي جدايي است و فرقه در اصطلاح به شاخههاي فرعي كه در اديان بوجود ميايد گفته ميشود.
در قرآن اشاراتي به واژه فرقه وجود دارد كه از جمله واضحترين اين موارد آيه 159 از سوره انعام است كه ميفرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّما أَمْرُهُمْ إِلَي اللّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كانُوا يَفْعَلُونَ»
كساني كه دين خود را پراكنده ساختند و فرقه فرقه شدند، تو هيچ گونه مسوول ايشان نيستي، كارشان فقط با خداست. آنگاه به آنچه انجام ميدادند آگاهشان خواهد كرد.
تعاريف گوناگون:
واژه فرقه در همه مذاهب كاربرد دارد؛ مثلا، در قرن نوزدهم در بريتانيا «فرقه»ها يك واژه مشترك براي مخالفان كليساي رسمي بودند؛ افرادي چون باپتيست ها و متدسيست ها كه فرقه هايي از مسيحيت هستند.
«تروچ» فرقه را به عنوان يك توده و گروه كوچك شرح ميدهد كه هدف آن سرزنش حكم فرمايي جهان است و رهبران آن در پي يافتن اعضاي خاصي هستند.
«يينگر» فرقه را به عنوان گروهي ساده و پويا معرفي مي كند كه اعتقادات مشتركي دارند.
«نيبوهر» فرقه را تشكيلاتي با شرايط معيّن و خاص مي داند كه به فرقه گرايي گرايش دارد. به تعبير ديگر، «فرقه» واژه اي است كه بر گروه يا حزبي دلالت دارد كه نظريات و پيشواي مشتركي دارند و بنابراين، براي گروه هاي فلسفي و سياسي نيز مي توان اين واژه را به كار برد؛ همان گونه كه در مفاهيم مذهبي به كار مي رود.
تعريف ديگري بيان ميكند«فرقه» به معناي راهي است كه رهروي در آن حركت مي كند و همچنين راهكارهاي علمي و نيز نظامي، فكري و رفتاري ارائه كرده و در مجموع، يك مكتب سياسي و فلسفي است و خود نيز به عنوان نوعي سازمان ديني خاص شناخته مي شود.
اين واژه در زبان فرانسه، در آغاز، به گروهي از افراد اطلاق مي شد كه اعلام مي كردند از آييني خاص پيروي مي كنند. سپس معاني محدودتري يافت؛ از جمله:
الف) تجمع خاص اشخاص كه به آييني گرويده اند ولي توسط همگان به رسميت شناخته نشده و در نهادهاي اساسي جامعه قرار گرفته اند.
ب) گروهي كه به عمد خود را از جمعي وسيع و اصلي و يا سلسله انديشه ها و باورهايي خاص جدا ساخته اند. در اين معنا فرقه در برابر سازمان ديني قرار مي گيرد.
ج) در معناي اصولي فرقه، انقطاع و يا دست كم، طرد از يك آيين است كه آن آيين از نظر جامعه شناختي «تبه گشته» و از نظر انساني «منحط» شناخته شده است.
تعبير ديگر درباره واژه «فرقه» بر گروه يا حزبي دلالت دارد كه نظريات و پيشواي مشتركي دارند و بنابراين، براي گروه هاي فلسفي و سياسي نيز ميتوان اين واژه را به كار برد؛ همان گونه كه در مفاهيم مذهبي به كار مي رود.
در فرهنگ سياسي فرقه معادل کلمه کالت (Cult) است و معني آن در فرهنگ انگليسي آکسفورد چنين آمده است: “1- يک سيستم مذهبي پرستش ، بخصوص در اجراي مراسم و عبادات. 2- وفاداري، شيفتگي، از خود گذشتگي نسبت به يک فرد. از ريشه کالتوز در لاتين به معني پرستش. “
در فرهنگ تاريخ لغات آکسفورد در باره تاريخچه لغت کالت چنين آمده است: کالت ابتدا” بمعني ابراز سر سپردگي به موجود الهي بوده است. ورود اين لغت به انگليسي از لغت کالتوز بمعني پرستش است. از شروع دهه 1960 استفاده اين لغت در زبان انگليسي محدود به اشاره به يک پديده فرهنگي شده که معمولا” تعداد محدودي از افراد (اغلب جوان) را بخود جذب ميکند.
تعاريف برگزيده:
همانطور كه پيداست بسياري از تعاريف فوق ويژگي مطلوب براي اينكه تعريف مناسب ناميده شود ندارد. بعبارتي به اندازه كافي جامع و مانع نيستند و در اكثر موارد مانعيت كافي ندارند و بر بسياري از گروههاي خودجوش مردمي هم ممكن است دلالت پيدا كند.
مارگارت تالر سينگر فرقه را با سه ويژگي اصلي ؛ دارا بودن رهبر مستبد و خودكامه ، ساختار هرمي قدرت ، و استفاده از برنامه مجاب سازي (بازسازي فكر يا شستشوي مغزي) توصيف ميكند.
اين در حالي است كه داشتن يكي يا دو ويژگي از اين ويژگيها براي شناسايي جمعي بعنوان فرقه اصلا كفايت نميكند. نكته ديگر اينكه ساختار هرمي قدرت تنها در فرقهها ديده نميشود. امروزه در بسياري از سازمانها ، نهادها و دولتها و حكومتها ساختار هرمي ديده ميشود.
سايت ديده بان فرقه در تعريف فرقه اينطور مينويسد: تعريف مدرن از فرقه کنترل ذهني، عبارت از هر گروهي است که از کنترل ذهن و تکنيک هاي عضو گيري فريب دهنده استفاده ميکند. به عبارت ديگر فرقه ها به مردم کلک ميزنند تا آنها را جذب نمايند و آنها را فريب ميدهند تا در فرقه بمانند.
شايد در جمع بندي بتوان گفت آنچه كه درباره فرقههاي منحرف مورد اشاره است با سه ويژگي بيان شده توسط سينگر قابل بيان است به شرطي كه اين سه ويژگي با شدت و استمرار در جمعي وجود داشته باشد بعنوان زمينهاي براي مشكوك شدن نسبت به آن جمع تحت عنوان فرقه ميتواند مورد توجه قرار گيرد.
همچنين بنابر تعريف سايت ديدبان فرقه ، از بين اين سه ويژگي دارا بودن برنامه كنترل ذهني بعنوان شاخصترين و اصليترين ويژگي فرقهها ميتواند مورد تاكيد قرار گيرد.
لینک دانلود کتاب فرقه ها، ضدفرقه، جنبش های معنوی:
http://www.4shared.com/file/Lc9mgNCD/Fergheha-_Jonbeshhaye_Manavi_v.html
منابع:
– سايت ديدبان فرقه (Cultwatch.com) ترجمه : ابراهيم خدابنده. (به نقل از : http://www.banisadr.info)
– فرقه ها در ميان ما. مارگارت تالر سينگر. ابراهيم خدابنده
– پيدايش فرقهگرايي در سازمانهاي ديني. مجيد جعفريان. http://bashgah.net/pages-8631.html
اميررضاالماسيان
در پی خبر دستگیری ایلیا رام الله (پیمان فتاحی) جمعیت ال یاسین فریاد تظلم خواهی خود را به رهبران جهان اعلام می دارد
به نام آزادی
با سلام و درود فراوان
جمعيت اِل ياسين[1] و رهبر و معلم ما استاد الياس[2], بيش از سه سال است كه تحت فشارهاي روزافزون, تخريب هاي همه جانبه و تهاجمات شبانه روزي قرار دارد. طي سه سال گذشته تعدادي از اعضاء ال ياسين زنداني شدند و تحت فشارهاي خرد كننده از آنها خواسته شد كه بيايند در راديو, تلويزيون و ديگر رسانه ها بر ضد معلم و رهبر ما اعتراف كنند كه به خواست خداوند تا حدود زيادي در اين كار ناموفق بودند. ساخت دهها برنامۀ رسانه اي, ساخت سريال هاي راديويي و تلويزيوني, درج مقالات تهاجمي و تخريب در روزنامه هايي كه ارگانهاي اصلي و سخنگويان شناخته شدۀ حكومت اسلامي محسوب مي شوند (كيهان, جمهوري اسلامي, رسالت و …) درج صدها مقاله اينترنتي در سايت هاي مختلف امنيتي, خبري تنها بخشي از تهاجم متمركز جمهوري اسلامي بر عليه جمعيت ال ياسين و رهبر و معلم ماست. در اين سه سال, معلم ما يك سال را در انفرادي گذراند كه به دليل شدت خونريزي ها (از گوش و بيني) و افشا شدن گستردۀ شكنجه ها (از طريق رسانه هاي آزاد مانند VOA) از زندان انفرادي آزاد و مدت ها در حصر خانگي قرار داشت اما جلسات احضار به بخش امنيتي اديان و مذاهب در اين زمان هم, بصورت هفته اي دو مرتبه ادامه پيدا كرد.
اتهام اعضاي زنداني شدۀ ال ياسين يك چيز بود: ارتباط با استاد الياس. اما اتهاماتي كه دايره مذاهب اطلاعات براي معلم ما مطرح كرد عبارت بودند از: بوجود آوردن جمعيت ال ياسين [كه در رسانه ها بصورت فرقه سازي مطرح مي شد و توسط شكنجه گران بعنوان ابَرفرقه عنوان مي گرديد.] اشاعۀ اسلام غيرشيعي [كه منظور همان اسلام رحماني, ميانه رو, نرم و صلح جو است]. گسترش پلوراليزم معنوي و ليبراليزم ديني در جامعه. توهين به مقدسات [در واقع توهين به روحانيت ارشد حكومتي]. تبليغ عليه نظام اسلامي. تلاش براي التقاط اسلام با مسيحيت [كه واقعيت آن نزديكي و پيوند اديان است] نوشتن كتب ضد مذهبي [بيش از 43 تأليف استاد الياس كه هيچ ارتباطي با تبليغات ضد مذهبي نداشته و در زمينه هاي متنوع و مختلف است, آثار شيطاني و انحرافي و گمراه كننده ناميده شد] ايجاد تشكيلات گستردۀ ضد حكومتي [كه اين شبكه ها چيزي نيست جز مجموعه اي از NGO ها در زمينه هاي تحقيقي, تفكري, مديريت, آموزش معلمان تفكر, محيط زيست, تربيت مدير و مدرس, معنويت مدرن … و بيش از ده نشريۀ تفكري و تحقيقي در زمينه هاي مختلف]
بعد از ناكام ماندن اين اتهامات (به دليل حمايت مردمي و رسانه اي) دايره مذاهب اطلاعات رويكرد ديگري را براي محكوميت استاد الياس اتخاذ كرد: مقايسۀ معلم ما با افرادي كه سابقه اي سياه و منفي در اذهان عمومي و در ذهنيت قضات و مقامات ديگر دارند. ويژه نامۀ سراب [در كنار ساير شماره هاي خود مانند ايالات شكست خورده[آمريكا], لابي اسرائيل, بهائيت, حزب الله الگوي مقاومت و انقلاب ونزوئلا و جهاني سازي] ضمن اختصاص دادن دو ويژه نامۀ كشوري خود به اين مبحث استاد را با صدام و (در عين تناقض) با منصور حلاج (كه در نزد فقهاي شيعه منحرف و گمراه بوده) مقايسه مي كند. صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران در ويژه نامۀ پرتيراژ خود او را در كنار لي هنگ جي [با اين تيتر: خدايي كه به آمريكا فرار كرد] رهبر اپوزيسيون معنوي چين قرار مي دهد. روزنامۀ جمهوري اسلامي (ارگان حكومت اسلامي) تيتر مي زند «خدايي كه فرزند سيزدهم است» و رسانه هاي آزاد خبري را به دليل انتشار اخبار مربوط به شكنجه ها و خونريزي هاي الياس, به آتش افروزي و توطئه متهم مي كند. اين ارگان حكومتي خونريزي هاي تحت شكنجۀ استاد (از بيني و گوش) را خونريزي معده!! عنوان مي كند. كيهان (معروف ترين سخنگوي حكومت اسلامي) با استناد به مطالبي از اولين كتاب الياس كه در سن 23 سالگي ايشان منتشر شده است, او را در كنار دالايي لاما, سايي بابا (رهبر معنوي هندي), اشو راجنيش (معلم بزرگ هندي كه به قول حكومت اسلامي, غرب را به فساد كشيده است), پال توئيچل (بنيانگذار مكتب اكنكار) و كريشنا مورتي, بعنوان سرچشمۀ تهديدات جديد فكري و معنوي براي ايران و اسلام معرفي مي كند. تعداد زيادي از نشريات و سايت ها و نويسندگان روحاني به تبعيت از دو ارگان اصلي رسانه اي حكومت اسلامي (كيهان و جمهوري اسلامي) عيناً همان حملات را با شدت هاي مختلف تكرار مي كنند: مهر نو, رسالت, جوان, زن روز, روزهاي زندگي و … خبرگزاري فارس, جهان نيوز, اديان نيوز و … سپس, طبق برنامه ريزي دايره مذاهب براي تحريك بيشتر مراكز مسئول, رهبر ما با مارتين لوتر (بنيانگذار مذهب پروتستان), ماركس و گاندي مقايسه و خطر او با تصوير سازي هاي جديد به ديگر نهادهاي حكومتي يادآوري مي شود. دايره مذاهب در مهر نو, او را جنجالي ترين و در عين حال پرطرفدارترين فرقه اي مي داند كه طي دو دهۀ گذشته در ايران ظهور كرده است.
حوزۀ علميۀ قم و سازمان تبليغات اسلامي كه پايگاه مركزي روحانيت شيعه محسوب مي شود در بولتن هاي رسمي و پرتيراژ و نيز در سخنراني هاي تحريك كننده در محافل مذهبي و امنيتي او را ساحر و جادوگر و ديوانه مي خواند و سپس تأكيد مي كند كه حكم ساحر در اسلام و قوانين ايران اسلامي مرگ است و اجراي احكام اسلامي بر همۀ مسلمين واجب است. همين نهاد مركزي روحانيت شيعه, علاوه بر توليد فيلم هاي تحريك كننده دربارۀ استاد الياس و جمعيت اِل ياسين در نمايشگاه بين المللي قرآن در تهران (1389) نرم افزار هاي ويژۀ استاد الياس (ايليائيزم) را در كنار نرم افزار تخريبي وهابيت, صوفيه, راجنيشيزم و بهائيت بطور گسترده روانۀ بازار كرد. نهاد ارشد مذهبي – امنيتي ايران موسوم به دايره مذاهب اطلاعات صرفاً به عمليات رواني, تبليغاتي يا زندان و شكنجۀ استاد و پيروان او بسنده نكرد بلكه براي فشار بيشتر به استاد براي توبه رسمي در تلويزيون جمهوري اسلامي و اعلام رسمي انحلال جمعيت و آموزش ها, دست به بازداشت و آزار و اذيت خانوادۀ استاد زد.
دو تن از برادران ايشان دستگير شدند كه يكي از آنها به دليل شدت شكنجه ها فوت كرد و نفر دوم بعد از شش ماه آزار و فشار, به دليل عدم اثبات اتهامات آزاد شد. همسر استاد, دوبار, كه يك بار آن در زمان بارداري ايشان بود دستگير و روانۀ انفرادي شد… كتاب هاي استاد در كنار كتب مرتبط با دالايي لاما و جريانهاي بزرگ معنوي و مذهبي از بازار كتاب ايران جمع آوري شد. نصب تصاوير استاد در بزرگراه هاي تهران يا شعارنويسي در حمايت از ايشان در تهران و شهرستان ها عملاً مساوي شد با زنداني شدن اعضايي از ال ياسين. حتي حكومت اسلامي استفاده از اسم ايليا را طبق بخشنامه اي براي ثبت احوال ممنوع اعلام كرد. البته در مقابل اين فشارها جمعيت ال ياسين ساكت نماند. توليد بيش از چهارصد فيلم واكنشي كوتاه, تهيۀ بيش از نود و سه كتاب در ارتباط با استاد و تعاليم او, خروج بعضي از مسئولين ال ياسين از ايران و شروع به فعاليت آنها در اكثر مناطق جهان از جمله اين تلاش ها بود اما اين فعاليت ها در مقابل حجم عظيم امكانات و تهاجمات نهادهاي مذهبي امنيتي ايران بسيار اندك بوده و هست. براي همين منظور ما به شما نامه نوشتيم تا ضمن اشاره اي گذرا به گوشه اي از وقايع رخ داده, از شما بخواهيم از جمعيت ال ياسين و از معلم و رهبر ما هر طور كه مناسب مي دانيد حمايت كنيد. آنچه در اين نامه بيان شد گوشه اي است از كل وقايع و مستندات و شواهد آن, جزء به جزء موجود است.
جمعی از اعضای مرکزی انجمن متفکران محققان – شاخه برون مرزی
سلام و درود خداوند بر بندگان صالح و صلح جوي الاهي
کلیدواژه های اصلی:
برچسب ها:الیاس رام الله ,فتاحی , ال یاسین , استاد ایلیا, ایلیا میم رام الله, الیا رام الله, رامالله, رام اللهیان, رام اله, ایلیا رام اله, راما الله, ایلیا م رامالله, ایلیا م رام الله, آل یاسین, اِلیاسین , ایلیا میم , ایلیا میم رام الله , ایلیا میم رام اله , ایلیا رام الله , استاد ایلیا , استاد ایلیا میم رام الله , رام الله , رامالله , پیمان فتاحی . جمعیت ال یاسین, ایلیا م رامالله, ایلیا م رام الله, ایلیا م رام اله, الیاس رام الله, الیاس رام اله, الیاس رامالله, جنبش معنوی ایلیا میم رام الله, معنویت ایلیا میم رام الله
کلیدواژه های متن:
برچسب ها: نامه , رهبر , رهبران , وزارت اطلاعات , سرکوب ,دستگیری ,بازداشت , زندان شکنجه , حصر خانگی , اعتراف , احضار , افشا , افشاگری , انفرادی , کیهان , رسالت , جمهوری اسلامی , صدای آمریکا , VOA , پلورالیزم , محرمانه,نامه , رهبر , رهبران , وزارت اطلاعات , سرکوب , دستگیری , بازداشت , زندان شکنجه , حصر خانگی , اعتراف , احضار , افشا , افشاگری , انفرادی , کیهان , رسالت , جمهوری اسلامی , صدای آمریکا , پلورالیزم , آمریکا , صدام , حلاج , اپوزیسیون , صدا و سیما , خدا , دالایی لاما , سایی بابا , اوشو , کریشنا مورتی , پال توییچل , حقوق بشر , روحانی , مارتين لوتر , ماركس,بهاییت, راجینیشیزم, ایلیائیزم, استاد الیاس, حوزه علمیه قم, سازمان تبلیغات اسلامی, انجمن محققان متفکران, رهبر و معلم,اعضاء ال ياسين,سريال هاي راديويي و تلويزيوني,تلويزيون ,تهاجم متمركز جمهوري اسلامي ,خونريزي ها ,شكنجه ها ,بخش امنيتي اديان و مذاهب ,ابَرفرقه,اشاعۀ اسلام غيرشيعي ,فرقه سازي,اسلام رحماني, اسلام ميانه رو, اسلام نرم و صلح ,پلوراليزم معنوي و ليبراليزم ديني ,توهين به مقدسات ,تبليغ عليه نظام اسلامي,التقاط اسلام با مسيحيت,كتب ضد مذهبي ,تبليغات ضد مذهبي ,ضد حكومتي,عنويت مدرن لابي اسرائيل, بهائيت, حزب ,لي هنگ جي ,و انقلاب ونزوئلا ,سازمان
[1] – جمعيت ال ياسين، بزرگترين جمعيت تفكري و تحقيقي ايران بوده كه گاهي با عنوان انجمن متفكران و محققان شناخته مي شود. دانشجويان ، فارغ التحصيلان دانشگاهها، هنرمندان و فرهنگيان عمده ترين قشر تشكيل دهندۀ جمعيت ال ياسين مي باشند
2- پیمان فتاحی که در بین شاگردان و طرفدارانش به الیاس، ایلیا میم و ایلیا رام الله معروف است.
تخریب معلم بزرگ ایلیا میم رام الله (پیمان فتاحی) از طریق مونتاژ فیلم
فیلمی که مشاهده می کنید مونتاژ و تحریف شده یکی از جلسات گفتگو با ایلیا میم می باشد که در کنار انواع روشهای ترور و تخریب شخصیت استاد رام الله به طرز ماهرانه ای تهیه شده است، از ده سال پیش در بیانیه های منتشر شده از سوی مرکز تعالیم حق بارها به موضوع صداها و فیلم های مونتاژ اشاره شده است. در این قسمت از فیلم با توجه و دقت در قسمت حذف شده از صحبت متوجه حقه و جعل به کار رفته خواهید شد.
کلیدواژه های اصلی:
برچسب ها:الیاس رام الله ,فتاحی , ال یاسین , استاد ایلیا, ایلیا میم رام الله, الیا رام الله, رامالله, رام اللهیان, رام اله, ایلیا رام اله, راما الله, ایلیا م رامالله, ایلیا م رام الله, آل یاسین, اِلیاسین , ایلیا میم , ایلیا میم رام الله , ایلیا میم رام اله , ایلیا رام الله , استاد ایلیا .استاد ایلیا میم رام الله , رام الله , رامالله , پیمان فتاحی , جمعیت ال یاسین, ایلیا م رامالله, ایلیا م رام الله, ایلیا م رام اله, الیاس رام الله, الیاس رام اله, الیاس رامالله, جنبش معنوی ایلیا میم رام الله, معنویت ایلیا میم رام الله,دانشجویان, مراجع مذهبی, جلادان اندیشه, تفتیشگران عقیده, بولتن های محرمانه, تخریب, ترور, پروژه های مافیایی, سوژه, مونتاژ, تحریف, سعید امامی, رهبر جوان, جمعيت ال ياسين, روش جعل, روش مونتاژ, فیلم های مونتاژی, روش میکس تصاویر, ترور روانی, ترور شخصیت, تحریف شخصیت, تبلیغات منفی، فیلم مونتاژی، تخریب اجتماعی